محدودیت های انتخاب طبیعی
مکانیسم اصلی تغییر در نظریه داروین، انتخاب طبیعی است. داروین معتقد بود از بین صفات موجود در جمعیت آن های که سازگار هستند به وسیله انتخاب طبیعی برگزیده می شوند و به نسل بعد منتقل می شوند و این کار در طی نسل های متعدد تکرار می شود و به روندی گام به گام و بسیار کند باعث تغییر چهره جمعیت شده و در نهایت به پیدایش گونه جدید منجر می شود.
اما مطلبی که داروین نمی دانست منشاء تنوعی بود که انتخاب طبیعی بر روی آن اثر می کند. با پیشرفت های بعدی مشخص شد که عامل ایجاد صفات و ویژگی های موجودات زنده ماده ژنتیک یا DNA است. در حقیقت انتخاب طبیعی با اثر بر روی صفات ظاهر شده(فنوتیپ) و انتخاب انواع سازگار آن ها باعث تغییر فرکانس آلل ها می شود. در حقیقت افرادی که دارای صفات سازگار هستند می مانند و با تولید مثل بیشتر آلل های مخصوص این صفات را به نسل های بعدی منتقل می کنند.
همانطور که ملاحظه می کنید انتخاب طبیعی فقط روی تنوع ژنتیکی تاثیر می گذارد. سئوال اینجاست این تنوع ژنتیکی از کجا می آید؟ در نظریه تکامل امروزی به نام نظریه ترکیبی تکامل منشاء تنوع ژنتیکی را، از قرار زیر می دانند:
1- جهش2- کراسینگ اور 3- جدا شدن کروموزوم ها در میوز 4- لقاح تصادفی گامت های نر و ماده
اما اگر دقت کنیم از بین عوامل بالا تنها موردی که واقعا ایجاد تغییر در ماده ژنتیک می کند جهش است و بقیه موارد تنها به نوعی تنها ترکیب جدیدی از ژن های قبلی هستند که برای ایجاد ترکیب های متنوع حتما نیاز است که قبلا جهش رخ داده باشد. پس جهش تنها عامل واقعی تغییر در ژن هاست و بقیه عوامل در حقیقت ترکیب جدیدی از ژن ها هستند و نه ژن جدید.
اما سئوال اینجاست: آیا جهش واقعا توان ایجاد تنوع ژنتیکی که منجر به ایجاد صفات جدید شود را دارد؟
جهش اصولا یک اتفاق نادر است. اما تکامل گرایان معتقدند که در زمان طولانی و تعداد جمعیت ها و افراد زیاد جهش کافی می تواند رخ دهد تا تنوع ژنی لازم برای اثر انتخاب طبیعی را فراهم آورد.
اما نکته مهمتر اینست که جهش که رخداد تصادفی است. جهش ها اصولا مضر هستند و نه تنها صفت جدیدی ایجاد نمی کنند بلکه باعث ایجاد مشکلاتی در جانداران می شوند که می تواند به حذف آن ها در جمعیت منجر شود.پس جهش در دنیای واقعی نمی تواند باعث ایجاد تنوع شود پس انتخاب طبیعی نمی تواند با مورد واقعا جدیدی روبرو شود و صفات واقعا جدیدی ایجاد کند تنها باعث تغییر فرکانس آللی در محدوده گونه و خزانه ژنی گونه است و چیز واقعا جدیدی به وجود نمی آورد.
محدودیت دیگر انتخاب طبیعی هوشمند نبودن آن است. به دلیل اینکه انتخاب طبیعی هوشمند نیست نمی تواند پیدایش اندام های پیچیده سلولی و سیستم های پیچیده زیستی را توضیح دهد. به این مفهوم، پیچیدگی کاهش ناپذیر(irreducibly complex) می گویند.به بیان دیگر اجزاء و سیستم های پیچیده زیستی باید از اول به شکل کامل باشند تا بتوانند مزیت کاربردی داشته باشند تا انتخاب طبیعی بتواند آن ها را انتخاب کند. اما این ساختارها از همکاری تعداد بسیار زیادی اجزاء ساخته شده اند که اگر انتخاب طبیعی بخواهد در طول زمان بسیار زیاد به صورت تصادفی آن ها را کامل کند در زمان بسیار طولانی این اجزاء هیچ مزیت عملکردی ندارند پس انتخاب طبیعی نه تنها آن ها را انتخاب نمی کند بلکه حذف می کند اینجاست که مجبور می شویم به لزوم طراحی هوشمند(intelligent design) اعتراف کنیم. یعنی از ابتدا این اجزاء به وسیله نیروی هوشمندی طراحی شده اند و از اول کامل بوده اند تا به وسیله انتخاب طبیعی حذف نشوند مثل موتور تاژک باکتری و چشم.
نتیجه این بحث اینکه انتخاب طبیعی و جهش که به عنوان عامل اصلی در تغییر گونه ها نظریه ترکیبی تکامل در نظر گرفته شده است توان ایجاد تغییرات وسیع که منجر به تکامل کلان شود را ندارند و تاثیر گذاری آن ها در حد گونه و محدود است. در واقع عاملی که در تکامل وظیفه آفرینش را بر عهده گرفته، توان آفرینش و ایجاد را ندارد.

حیات مجموعه شگفت آور و زیبایی است که قدرت بی پایان آفریدگار خود را به نمایش در می آورد. این وبلاگ قصد دارد آخرین یافته ها و جستجو های نویسنده، در زمینه زیست شناسی را با دانش آموزان و همکاران عزیز در میان بگذارد.