کپسول کلیه در تشریح کلیه
سرخرگ های قلب در تشریح
تشخیص جلو و عقب شش گوسفند در تشریح
تشریح لوله گوارش در کبوتر
کیسه های هوادار در تشریح کبوتر
فیلم گردش خون در باله دمی ماهی قرمز
فیلم تشریح دریچه سینی قلب
فیلم روش های تشخیص سطح پشتی و شکمی قلب
جهت دریافت فیلم روش های تشخیص سطح پشتی و شکمی قلب بر روی دانلود زیر کلیک فرمایید:
فیلم انبساط پذیری شش ها
فیلم شناوری قطعه شش روی آب
منفذ ورودی سرخرگ های کرونری یا تاجی یا اکلیلی




عکس نامگذاری شده از دستگاه دفع ادرار و تولید مثل
فیلم دافنی یا خاکشی یا خاکشیر
ورودی سرخرگ کرونری در تشریح قلب



مراحل انتقال اکسیژن و کربن دی اکسید در بدن
1- از محیط بیرون به شش ها
2- از شش ها(کیسه های هوایی) به خون
3- انتقال در خون
4- انتقال از خون به بافت
مسیر انتقال کربن دی اکسید بر عکس می باشد از 4 به 1
در شکل زیر مراحل را بیابید.

تشریح شش گوسفند
در تشریح شش ابتدا سطح جلوی و عقبی شش را مشخص می کنیم.اگر شش همراه با مری باشد مری در سطح عقب شش است. راه دیگر برای مشخص کردن سطح عقبی و جلویی شش ها استفاده از ویژگی غضروف های نای که نعل اسبی شکل یا U شکل هستند استفاده می کنیم. دو سر انتهای این غضروف ها در سمت عقب شش ها هستند به وسیله بافت بدون غضروف و نرم به هم متصل می شوند. به بیان دیگر در سمت عقب شش که مری پشت آن قرار دارد غضروف وجود ندارد.
خاصیت ارتجاعی و قابلیت باز شدن بالای شش ها را می توان با باد کردن شش ها از طریق دمیدن هوا از نای به داخل شش های که بریده نشده باشند مشاهده کرد.
مشاهده فیلم میزان باز شدن شش ها
مطلب بعدی در تشریح شش گوسفند مشخص کردن ریه چپ و راست است.به سه روش این کار را می توان صورت داد.
1- ابتدا سمت عقب و جلو شش را مشخص می کنیم در نتیجه به راحتی سمت راست وچپ شش مشخص می شود.
2- شش راست بزرگتر است و دارای سه بخش یا لب است.در حالیکه شش چپ به دلیل وجود قلب در سمت چپ کوچکتر و دو قسمتی است.
3- با برش نای در سمت راست شش ها یک نایژه فرعی می بینیم که به یکی از لب های شش راست می رود.
در ادامه می توانیم غضروف های نعل اسبی شکل نای و بافت های اطراف آن را از نای جدا کنیم و مشاهده نماییم.

در مرحله بعد با بریدن نایژه ها، نایژه های ریزتر را مشاهده کنیم و با ادامه برش در مسیر نایژه ها می توانیم نایژه های ریزتر را مشاهده کنیم.نکته ای که باید در این مرحله توجه داشت غضروف های نایژه های اصلی ها هستند، که حلقه کامل می باشند. اما غضروف های نایژه های کوچکتر چند تکه هستند.

اما با برش نایژه ها به بافت ریه می ریزم که درون آن ها سه نوع منفذ دیده می شود.نوع اول که با تماس دادن دست زبر به نظر می رسد که در واقع همان نایژه های ریزتر هستند.منفذ سرخرگ ها همیشه باز است اما زبر نیست.اما دهانه سیاهرگ ها بسته است.
با بریدن بخشی از بافت ریه و قراردادن آن در ظرف آب می بینیم که بافت شش بر روی آب می ماند که به علت هوا دار بودن ریه و چگالی کمتر آن است.
دانلود فیلم تشریح شش1- توسط استاد فخریان مولف کتاب های درسی
دانلود ادامه فیلم تشریح شش2- توسط استاد فخریان مولف کتاب های درسی
پرده صفاق

علامت ضربدر بخش های از پرده صفاق بین بخش های روده در موش را نشان می دهد
تار عنکبوت
یکی از شگفتی های خلقت تار عنکبوت است. تار عنکبوت(spider silk) از جنس پروتئین است.این تار ها از غده های در زیر سطح شکمی عنکبوت ترشح می شود. در شکل زیر این غده ها silk gland نام گذاری شده است.

مواد ترشحی از غدد تار عنکبوت در زمان ترشح به شکل مایع هستند ولی به محض قرار گرفتن در معرض هوا سفت می شوند و ساختاری تسبیح مانند را نشان می دهند.


از نظر علمی این سفت شدن نتیجه بر قراری پیوند های هیدروژنی بین ساختارهای صفحه مانندی به نام صفحات بتا است.

همانطور که در عکس زیر مشخص است در محل بخش های مهره مانند رشته ها پیچ خورده اند و در اثر وارد آمدن نیرو پیچ و تاب این رشته باز شده و طول تار تا چهار برابر افزایش می یابد این رشته می توانند دوباره به حالت اولیه برگردند به همین علت این رشته ها دارای خاصیت کشسانی و چسبندگی فراوان هستند.مایع اطراف رشته ها مایعی چسبناک است که کشش سطحی آن به برگشت پیچ خوردگی تار عنکبوت کمک می کند.

اما نکته مهم دیگر خاصیت استحکام عجیب این رشته ها است. استحکام رشته های تار عنکبوت، از استحکام رشته های فولاد هم قطر بیشتر است.تار عنکبوت با 40% کشیدگی پاره می شود(وقتی صاف و بدون پیچ خوردگی باشد) اما رشته های فولادی با 8% کشیدگی پاره می شوند(بیولوژی نلسون). یعنی قدرت 5 برابر تار عنکبوت نسبت به فولاد.
کاربردهای تار عنکبوت:
تار عنکبوت مقاومت بالایی دارد و درعین حال بسیار سبک و انعطافپذیر است از این رو برخی آن را فولاد زنده نامیدهاند. این فولاد آن قدر محکم است که میتوان از آن توری ساخت. و با آن یک بوئینگ ۷۴۷ را متوقف کرد و در عین حال، آن قدر سبک و انعطاف پذیر است که میتوان از آن لباس تهیه کرد. بنابر این، کاربردهای آن در پزشکی و صنعت زیاد است.

کاربردهای پزشکی:
به دلیل محکمی و در عین حال انعطاف پذیری، میتوان از آن برای تهیهٔ نخ جراحی، زردپی و رباط مصنوعی و دستکشهای جراحی بهره برد. تار عنکبوت نقش ضد عفونی کننده و پانسمانی نیز دارد. زیرا عنکبوت برای حفاظت تار پروتئینی خود در برابر باکتری و قارچها، تارش را به مواد ضد باکتری و ضد قارچ آغشته میکند. از این رو میتوان از آن برای پانسمان زخم استفاده کرد.
کاربرد های صنعتی
- تولید طنابهای بسیار محکم برای کوهنوردی، چتر نجات
- تولید تورهای ماهیگیری محکم
- تولید لباس غواصی مقاوم در برابر کوسهها
- تولید لباس ضد گلوله
نمونه امتحان زیست و آزمایشگاه 1 - شهریور ماه
انواع بافت استخوانی
دو نوع بافت استخوانی وجود دارد: بافت استخوانی متراکم و اسفنجی.
1- بافت استخوانی متراکم: از تعداد زیادی سیستم های هاورس ساخته شده است که در کنار هم قرار می گیرند. هر سیستم هاورس، شامل تعدادی تیغه های استخوانی است که به صورت دوایر متحدالمرکز اطراف یک مجرای به نام مجرای هاورس قرار می گیرند. درون هر مجرای هاورس رگ های خونی و عصب قرار می گیرند. بر روی تیغه های استخوانی حفرات وجود دارد که درون هر کدام یک سلول استخوانی قرار دارد به دلیل اینکه سلول های درون ماده زمینه ای سخت قرار دارند برای تبادل مواد بین آن ها رشته های سیتوپلاسمی قرار دارد که این امکان را فراهم می دهد که مواد سلول به سلول از رگ های خونی درون مجرای هاورس منتقل شوند.
یک مدل از سیستم هاورس که در مجرای هاورس سرخرگ، سیاهرگ، رگ لنفی و عصب در آن مشخص شده است. تیغه ها متحدالمرکز با رنگ های یکی در میان سفید و زرد مشخص شده است. در بعضی قسمت ها حفرات محل قرار گیری سلول ها و در بعضی دیگر حفرات همراه سلول نشان داده شده است.
عکس واقعی از دو سیستم هاورس در کنار هم
عکس دیگری از سیستم هاورس
2- بافت اسفنجی: این نوع بافت نسبت به بافت متراکم از استحکام کمتری برخوردار است.از تیغه های استخوانی نامنظم تشکیل شده که بین آن ها مغز استخوان قرمز که تولید کننده خون است وجود دارد.سلول های استخوانی بر روی تیغه های نامنظم به شکل خاصی قرار دارند.
تیغه های نامنظم استخوانی بافت اسفنجی
تیغه های نامنظم بافت استخوانی اسفنجی و سلول های استخوانی روی آن ها
استخوان ها را به سه گروه تقسیم می کنند: ا- استخوان های دراز مثل استخوان بازو، ران، زند زیرین و زند زبرین ، درشت نی و نازک نی.
2- استخوان های کوتاه مثل استخوان های انگشتان دست و پا.
3- استخوان های پهن مثل استخوان جمجمه ، جناغ سینه، کتف و لگن.
اما استخوان دراز دارای چه بافتی است؟ در دو سر استخوان دراز دارای بافت اسفنجی و در قسمت وسط دارای استخوان متراکم است.
بافت های استخوانی در استخوان های پهن چگونه قرار می گیرند؟
در دو طرف استخوان پهن بافت استخوانی متراکم و در قسمت وسط به شکل بافت اسفنجی.
بافت استخوانی استخوان های کوتاه چگونه قرار می گیرند؟
دور تا دور استخوان از بافت استخوان متراکم و در قسمت وسط از نوع اسفنجی است.
حالا به سئوالات زیر پاسخ دهید:
نوع بافت استخوانی استخوان های زیر را مشخص کنید:
استخوان بند انگشت، استخوان ران، استخوان جمجمه
مقایسه حرکات گیاهی

اما آنچه در یادگیری این بخش می تواند کمک کند مقایسه این حرکات است.
سئوال1- حرکات خودبخودی و القایی را مقایسه کنید؟
شباهت هر دو در بخش های زنده هستند.
تفاوت: حرکات خودبخودی تحت تاثیر عوامل درونی گیاهی صورت می گیرند اما حرکات القایی تحت تاثیر عوامل خارجی صورت می گیرد.
سئوال2- حرکات گرایشی را با تاکتیکی مقایسه کنید؟
شباهت: هر دو القایی هستند یعنی تحت تاثیر عوامل محیطی صورت می گیرند. شباهت دیگر این است که این حرکات جهت مشخص دارند.
تفاوت: حرکات گرایشی در اندام های در حال رشد رخ می دهد در حالی که حرکات تاکتیکی در سطح سلول های گیاهی رخ می دهد.
سئوال3- حرکات گرایشی را با تنجشی مقایسه کنید؟
شباهت: هر دو القایی هستند و در سطح اندام صورت می گیرند.
تفاوت: حرکات گرایشی جهت مشخص دارند(به سمت محرک رشد می کنند یا از آن دور می شوند) اما جهت حرکات تنجشی ربطی به جهت محرک ندارد.حرکات گرایشی در اندام های در حال رشد است اما حرکات تنجشی مربوط به اندام های است که رشد خود را انجام داده اند.
سئوال 4- حرکات تنجشی را با تاکتیکی مقایسه کنید؟
شباهت: هر دو القایی هستند.
تفاوت: حرکات تاکتیکی در سطح سلول گیاهی است ولی حرکات تنجشی در حد اندام گیاهی است.تفاوت بعدی اینست که حرکات تاکتیکی جهت مشخص دارند(با توجه به محرک) ولی جهت حرکات تنجشی ربطی به جهت محرک ندارد.
فیلم بسته شدن برگ های گیاه حساس یا قهر و آشتی
ملاج یا فونتانل(fontanelle or fontanel)
نقاطی از سر نوزاد، بین استخوان های جمجمه هستند که هنوز استخوانی نشده اند و به همین دلیل وقتی دست می گذاریم نرم هستند. در انسان یک ملاج در جلو (فونتانل قدامی)و دیگری در عقب(فونتانل خلفی) داریم.این نقاط نرم به مرور با رسوب کلسیم سفت شده و بسته می شوند.
یکی از فواید وجود ملاج این است که امکان رشد سریع مغز در دوران نوزادی را فراهم می آورد.
مناطق نرم در استخوان جمجمه نوزاد (صورتی رنگ)
ستون مهر ه ها یا ستون فقرات
ستون مهره ها یا ستون فقرات بخشی است که محور بدن برای حرکت می باشد و نخاع نیز درون آن وجود دارد و محافظت می شود.ستون مهره ها از زیر جمجمه شروع شده و تا درون لگن ادامه پیدا می کند. ستون مهره ها از مهره های ساخته شده است که بین این مهره های متحرک گردنی،پشتی و کمری بخش های از جنس غضروف به نام دیسک وجود دارد که امکان انعطاف پذیری و حرکت کم مهره ها را فراهم می آورد و آسیب به این غضروف ها باعث بیماری دیسک کمر می شود. مهره ها خود به پنج گروه تقسیم می شوند:1- مهر های گردنی به تعداد 7 عدد. اولین مهره گردنی اطلس و دومین مهره آسه نام دارد.وقتی اطلس حول زائده خارج شده از آسه چرخانده شود سر می چرخد.2- مهره های پشتی یا سینه ای به تعداد 12 عدد. 3- مهره های کمری 5 عدد هستند و بزرگترین و متحرک ترین مهره ها هستند.4- مهره خاجی یک عدد که از اتصال 5 مهره جنینی به وجود آمده است. 5- مهره دنبالچه که از 4 مهره جنینی به وجود دارد.

انواع مهر ها

ستون مهر ها همراه با اسامی علمی

تصویر ستون مهره ها از پشت و کنار
تعدادی از مهره ها با دیسک بین آن ها و نخاع درون آن ها و اعصاب خارج شده از آن
مقایسه قلب ودستگاه گردش خون مهره داران
۱- ماهی ها:
قلب ماهی ها دو حفره ای است. یک دهلیز و یک بطن دارند. خون در هر بار گردش یکبار از قلب می گذرد برای همین گردش خون ماهی ها را ساده می نامند. خون تیره و روشن در ماهی ها مخلوط نمی شود به همین علت گردش خون ماهی ها کامل نامیده می شود.


۲- دوزیستان:
قلب سه حفره ای دارند: دو دهلیز و یک بطن. خون تیره و روشن از دهلیز ها وارد بطن شده و با هم مخلوط می شود به همین دلیل گردش خون آن ها ناقص گفته می شود.چون خون در هر بار گردش دوبار از قلب می گذرد گردش خون مضاعف دارند. یک گردش خون ششی و یک گردش خون عمومی.


۳- خزندگان:
قلب چهار حفره ای است ولی دیواره بین بطن ها در بیشتر خزندگان کامل نشده به همین علت خون تیره و روشن مخلوط می شوند و گردش خون ناقص است. چون در هر گردش خون، خون دو بار از قلب می گذرد گردش خون مضاعف است.

4- پرندگان و پستانداران:
قلب چهار حفره ای دارند. دو بطن و دو دهلیز کاملا مجزا دارند. گردش خون مضاعف و کامل دارند.


برای دانلود مطلب بالا به صورت PDF به روی دانلود زیر کلیک کنید:
چگونه عضله اسکلتی(ماهیچه مخطط) منقبض می شود؟
برای فهمیدن این موضوع باید ساختمان این ماهیچه ها را بدانیم تا چگونگی عملکرد آن ها را بفهمیم. برای فهمیدن ساختمان این ماهیچه ها، دیدن عکس های میکروسکوپی جالب بر روی مطلب زیر را کلیک کنید:


کوتاه شدن سارکومر در حین انقباض. توجه کنید اندازه بخش تیره ثابت می ماند اما نوار روشن کوتاه می شود.
نمونه امتحان خرداد زیست و آزمایشگاه1 - دوم تجربی
امتحان ریست و آزمایشگاه 1 دبیرستان مطهری خرداد 94
امتحان زیست و آزمایشگاه 1 دبیرستان مطهری خرداد 93
امتحان زیست و آزمایشگاه 1 دبیرستان خوارزمی خرداد92
فیلم تشریح کلیه
برای دریافت فیلم تشریح کامل کلیه توسط استاد فخریان(مولف کتاب های درسی زیست شناسی و علوم) بر روی قسمت های زیر کلیک فرمایید:
بارم بندی زیست و زمین امتحان خرداد 95




رگ های کلیه در تشریح
در تشریح کلیه بین هرم های کلیه قسمت های سفید رنگی به نام ستون های کلیه دیده می شود که در حقیقت ادامه لگنچه است. رگ های بین هرمی کلیه در این ستون ها قرار دارد. یک سیاهرگ بین هرمی و یک سرخرگ بین هرمی در این قسمت قرار دارد که سیاهرگ بین هرمی نازک تر است. در محلی که این رگ ها به بخش قشری می رسند قوس می خورند و سرخرگ ها و سیاهرگ های قوسی را تشکیل می دهند و در از این رگ ها رشته های به نام رگ های شعاعی خارج می شوند. برای تشخیص بهتر رگ های شعاعی باید یکی از هرم ها ببریم و بخش قشری آن را با انگشتمان له کنیم.
تشریح کلیه
کلیه لوبیای شکل است و به همین علت یک قسمت محدب و یک قسمت فرو رفته دارد که قسمت فرو رفته را ناف کلیه می گویند. در قسمت ناف کلیه میزنای، سرخرگ و سیاهرگ کلیه قرار دارند.
قسمت محدب و ناف کلیه
گر کلیه ما کامل باشد بر روی آن بافت های چربی و پیوندی وجود دارد که به راحتی از سطح کلیه کنده می شوند. با برداشتن بافت چربی و پیوندی، می توانیم میزنای، سیاهرگ و سرخرگ ها را در منطقه ناف کلیه ببینیم. لوله میزنای قطورتر است اما سیاهرگ پوسته ای و نازک است. سرخرگ دارای دیواره قوی تر از سیاهرگ بوده و دهانه آن باز است. ضمنا سرخرگ قبل از ورود به کلیه منشعب می شود.
سرخرگ ، سیاهرگ و میزنای کلیه در محل ناف کلیه
برای ادامه تشریح با اسکالپل از قسمت محدب کلیه برش می زنیم و برش را عمیق می کنیم تا به قسمت سفید رنگ داخل کلیه می رسیم. در این مرحله می توانیم بخش های داخل کلیه را مشاهده کنیم.در خارجی تری بخش، بخش قشری که قهوه ای رنگی است دیده می شود.این بخش دانه دار است. در زیر بخش قشری بخش مرکزی دیده می شود که شامل تعدادی هرم کلیوی می شود. این بخش به وضوح مخطط است.انتهای هر هرم کلیه محل خروج ادرار به نام پاپیلا وجود دارد.
بالای هر هرم کلیه قرمز رنگ است اما در قسمت پایین تر به رنگ کرمی متمایل به قهوه ای است.به مجموعه یک هرم کلیه و بخش قشری روی آن لُب کلیه می گویند.
در قسمت وسط هم لگنچه به رنگ سفید دیده می شود و در وسط آن هم سوراخ خروجی ادرار(ورودی ادرار به میزنای) از لگنچه دیده می شود.
بخش مختلف کلیه در برش کلیه

بخش مرکزی مخطط
اکنون برای مطمئن شدن از تشخیص خودمان درباره میزنای می توانیم یک سوند را به سوراخ وسط لگنچه وارد کنیم و داخل میزنای وارد کنیم.
مطلب بعدی تشخیص رگ های کلیه است. در بین هرم های کلیه بخش های سفید رنگی وجود دارد که ادامه لگنچه هستند. در این بخش ها دو رگ دیده می شوند که رگ های بین هرمی(سرخرگ و سیاهرگ هستند) در محلی که این رگ ها به بخش قشری می رسند قوس می خورند و سرخرگ ها و سیاهرگ های قوسی را تشکیل می دهند و در از این رگ ها رشته های به نام رگ های شعاعی خارج می شوند. برای تشخیص بهتر رگ های شعاعی باید یکی از هرم ها ببریم و بخش قشری آن را با انگشتمان له کنیم.
مقایسه مواد زاید نیتروژن دار
از سوختن آمینو اسید ها سه نوع ماده زاید نیتروژن دار تولید می شود:آمونیاک، اوره و اوریک اسید.اما برای مقایسه این سه ماده ابتدا جانوران دفع کننده این مواد را بررسی می کنیم:
آمونیاک را جانوران آبزی مثل بیشتر ماهی ها و بی مهرگان آبزی مثل کرم پهن پلارنا دفع می کنند.
اوره را پستانداران، دوزیستان ، کوسه ها وبعضی ماهی های استخوانی دفع می کنند.
اوریک اسید را پرندگان، حشرات و بیشتر خزندگان دفع می کنند.

اما از نظر میزان نیاز به آب برای دفع شدن به ترتیب: آمونیاک بیشترین سپس اوره و کمترین آب را اوریک اسید نیاز دارند.
از نظر سمی بودن هم به ترتیب: آمونیاک سمی ترین سپس اوره و کمترین سمی بودن را اوریک اسید دارد.
از نظر پیچیدگی ساختمانی و نیاز به انرژی برای ساخته شدن اول اوریک اسید سپس اوره و در نهایت آمونیاک قرار دارند.
رگ های کلیه
در محل فرورفته کلیه به نام ناف کلیه یک سرخرگ از انشعابات سرخرگ آئورت به داخل کلیه وارد می شود و شاخه شاخه می شود. شاخه های سرخرگی از بین هرم های مختلف کلیه می گذرند به همین علت سرخرگ بین هرمی به آن ها می گویند. هر یک از این سرخرگ های بین هرمی در بالای هرم کلیه به شکل یک قوسی در می آیند که با آن ها سرخرگ قوسی می گویند. عمود بر این سرخرگ قوسی رگ های خارج می شوند که به آن ها سرخرگ های شعاعی می گویند. از هر سرخرگ شعاعی تعداد زیاد سرخرگ آوران منشعب شده و به کپسول بومن در نفرون وارد شده و شبکه مویرگی اول(گلومرول) را می سازد. از کپسول بومن سرخرگ وابران خارج می شود. این سرخرگ بر روی بقیه قسمت های نفرون شبکه مویرگی دوم را می سازد. در نهایت مویرگ های شبکه مویرگی دوم به هم متصل شده یک سیاهرگ را می سازند. از اتصال این سیاهرگ ها، سیاهرگ های شعاعی ایجاد می شوند و این سیاهرگ ها به سیاهرگ قوسی و سپس سیاهرگ های بین هرمی منتهی می شوند. و در نهایت از اتصال این سیاهرگ ها، سیاهرگ کلیوی که حامل خون تصفیه شده، خون را از کلیه بیرون می برد.
نکته: قرار گرفتن سرخرگ وابران پس از شبکه مویرگی اول یک مورد استثنائی است زیرا اصولا بعد از مویرگ ها سیاهرگ قرار می گیرد.
برای مشاهده عکس واقعی از رگ های کلیه در تشریح بر روی قسمت زیر کلیک فرمایید:
تفاوت سیتوپلاسم ، سیتوسل ، پروتوپلاسم و پروتوپلاست کدام است؟
سیتوسل(cytosol or intracellular fluid (ICF) or cytoplasmic matrix ) مایعی است که درون سلول را پر کرده است و خود به وسیله غشاء های به قسمت های مختلف تقسیم می شود .
سیتوپلاسم(cytoplasm) در حقیقت سیتوسل و اندامک ها را شامل می شود.
پروتوپلاسم(Protoplasm) به بخش زنده سلول گفته میشود که توسط غشای سلول احاطه شده است. به بیان دیگر می توانیم پروتوپلاسم را معادل سیتوپلاسم(cytoplasm) و هسته بدانیم. همچنین پروتوپلاسم یک اصطلاح عمومی برای سیتوپلاسم است. یعنی ممکن است در جای معادل سیتوپلاسم در نظر گرفته شود.البته پروتوپلاسم در زیست شناسی امروزی یک واژه مشهور نیست.

اما پروتوپلاست(protoplast) سلول گیاهی، باکتری یا قارچ بدون دیواره سلولی را می گویند.یعنی بخش زنده این سلول ها را می گویند.

پروتوپلاست گیاهی
گیاهان تک لپه و دولپه
لپه ها برگ های تغییر شکل یافته ای هستند که بخشی از رویان گیاه را تشکیل می دهند و وظیفه ذخیره و انتقال مواد غذایی به رویان بر عهده دارند.
گیاهان دو لپه (به انگلیسی: Dicotyledon) گیاهانی گلداری هستند که دانه شان ار ۲ لپه تشکیل شده است. در حدود ۱۹۹،۳۵۰ گیاه در این دسته وجود دارد. برخی از ویژگیها در گیاهان ۲ لپهای شامل این موارد هستند: گیاهک یا جنین دانه دو لپه دارد، ساقه هوائی آنها اغلب منشعب است، دستجات آوندی در ساقه و روی یک دایره قرار دارند، اغلب آنها دارای ریشه راست هستند،یعنی یک ریشه اصلی دارند که ریشه های فرعی از آن منشعب می شود. رگبرگها منشعب و غیرموازی وبه شکلهای گوناگون است، تعداد قطعات گل ۲ یا ۵ یا مضربی ازاین اعداد است مثل نخود، لوبیا و عدس
از اختصاصات کلی گیاهان تک لپهها( monocotyledon) آن است که دارای لپه منفردی هستند. گیاهان تک لپهای عموماً علفی هستند ساقه هوایی آنها معمولاً بدون انشعاب و برگی است. برگهای تک لپه ایها دمبرگ ندارند و غالباً به وسیله نیامی طویل ساقه را احاطه میکنند اشکال کلی برگها تقریباً دراز و کشیده بوده، دارای رگبرگهای موازی و مویرگهای بسیار ظریف ارتباط دهنده آنها هستند قطعات گل در تک لپه ها سه یا مضربی از سه است.دارای ریشه افشان هستند یعنی ریشه هایی که همگی از یک نقطه منشعب شده اند و تقریبا تمام آن ها یک اندازه اند.مثل گندم،برنج، ذرت، خرما
مقایسه دانه تک لپه و دو لپه و مشخص کردن جایگاه لپه

تصویر مقایسه ای از دو لپه ها راست و تک لپه ها چپ
تشریح طحال گوسفند
طحال که به فارسی به آن اِسپُرز می گویند و در زبان انگلیسی به آن spleen می گویند اندامی پرخون است. گرچه این اندام کار های متفاوتی انجام می دهد اما ظاهرا برداشتن آن در بدن مشکل اساسی ایجاد نمی کند.
در تصاویر زیر طحال گوسفند نشان داده شده است.
در دو تصویر فوق طحال گوسفند از دو طرف عکس گرفته شده است
در دو عکس بالا می توانید کپسول روی طحال(پرده شفاف) و بافت پر خون داخل طحال را به خوبی مشاهده کنید
فیلم گردش خون در باله دمی ماهی
انعقاد خون و پلاکت ها
وقتی رگ پاره می شود سه اتفاق می افتد که جلوی خونریزی را می گیرد. انقباض ماهیچه ها در محل زخم، تشکیل میخ پلاکتی و تشکیل لخته خون.
پلاکت ها یا گرده یا ترومبوسیت ها با اسم علمی platelet یا thrombocytes نقش مهمی در تشکیل لخته خون دارند. پلاکت ها سلول های کوچکی یا درست تر بگوییم قسمت های جدا شده یک سلول بزرگ به نام مگاکاریوسیت می باشند و فاقد هسته هستند.

در تصویر بالا سلول های خونی نشان داده شده اند. از راست به چپ گلبول سفید، پلاکت فعال و گلبول سفید.

در تصویر بالا پلاکت ها با فلش نشان داده شده اند.
در مورد زخم های کوچک پلاکت ها با تغییر شکل و در هم رفتن مسیر خروج خون را می بندند به این مجموعه در هم رفته از پلاکت ها میخ پلاکتی می گویند.
اما برای زخم های بزرگ تشکیل میخ پلاکتی کافی نیست و لخته خون هم باید تشکیل شود. در اینجا نقش پلاکت ها آزاد کردن ترومبوپلاستین است. این ماده که از سلول های آسیب دیده رگ ها هم آزاد می شود به همراه یون کلسیم و ویتامین k وگروهی از پروتئین ها به نام فاکتورهای انعقاد خون مجموعه ای از واکنش های پی در پی را فعال می کنند که نتیجه نهایی آن تبدیل یک پروتئین غیر فعال به نام پروترومبین به پروتئین فعال به نام ترومبین است. ترومبین هم با اثر بر روی فیبرینوژن محلول آن را به فیبرین محلول و رشته ای تبدیل می کند. رشته های فیبرین در محل زخم روی هم قرار گرفته شبکه توری مانندی را می سازند که گلبول های قرمز و پلاکت ها هنگام خروج خون در آن گیر می افتند و کم کم سدی در مقابل خروج خون می سازند که به آن لخته خون می گویند.

تصاویر زیبای زیر گلبول های قرمز گرفتار شده در شبکه فیبرین ها را نشان می دهد.

دریچه سه لختی یا سه لتی یا tricuspid valve
دریچه سه لختی یا تریکوپسید بین دهلیز راست و بطن راست قرار دارد. این دریچه از سه قسمت تشکیل شده به همین علت آن را سه لختی می نامند. کار این دریچه این است که هنگام انقباض بطن راست از برگشت خون به دهلیز راست جلوگیری می کند یعنی خون پشت قسمت های آن می افتد آن ها به هم می خورند و از برگشت خون به دهلیز راست جلوگیری می کنند. اما باید توجه داشت که قسمت های این دریچه بوسیله طناب های وتری به دیوارهای بطن راست متصل می باشند. انتهای طناب های وتری به عضلات پاپیلار متصل است.
نکته1 -جنس این دریچه از بافت پیوندی است.
نکته 2 - این دریچه هیچ ماهیچه ای ندارد و بسته شدن آن به وسیله خون انجام می شود و غیر فعال است.
نکته3- بسته شدن این دریچه به همراه دریچه میترال عامل صدای اول قلب است.
در تصاویر بالا سه قسمت دریچه سه لختی با شماره های 1و2و3 شماره گذاری شده است
آبشامه یا پریکارد(Pericardium)
پرده ای دو لایه اطراف میو کارد قلب از جنس بافت پیوندی است. لایه داخلی این پرده بر روی میوکارد قلب چسبیده و لایه خارجی آن که در حقیقت با قسمت های دور قلب مثل پرده جنب در تماس است.در فضای بین دو لایه پریکارد مقدار کمی مایع وجود دارد.یکی از کارهای پریکارد تسهیل حرکت قلب است.کار دیگر آن محافظت از قلب در مقابل ورود میکروب ها از اندام های دیگر است.

محل قلب و پریکارد اطراف آن. به دو لایه بودن پریکارد توجه کنید.خط آبی چسبیده به قلب و خط سبز با کمی فاصله از آن قرار دارد.
آبشامه مثل یک کیسه دور تا دور قلب را گرفته است.در تصویر فوق لایه خارجی آبشامه یا پریکارد قلب گوسفند کشیده شده تا مشخص شود
در محل بریدگی بطن چپ قلب گوسفند بخش از لایه داخلی یا لایه جداری آبشامه مشخص شده است.
دریچه سینی را چگونه در تشریح قلب مشاهده کنیم؟
برای مشاهده دریچه سینی می توانیم با نگاه کردن به داخل سرخرگ ششی و یا آئورت سه قسمت سازنده این دریچه را به خوبی ببینیم. راه دیگر این است که با ایجاد برش دیواره این سرخرگ ها در امتداد شیار رگی در بخش شکمی قلب می توانیم سه بخش این دریچه ها را که به شکل دندان های سین است را ببینیم.

سه بخش دریچه سینی از بالای سرخرگ آئورت
بخش های دریچه سینی که مثل دندان های حرف سین می باشند.
دریچه سینی عکس بالا از نمایی نزدیک تر
دوره کار قلب
هر دوره کار قلب شامل سه بخش است: ۱- انقباض دهلیز ها ۲- انقباض بطن ها ۳- استراحت عمومی. زمان این سه مرحله وقتی انسان در حال استراحت است به ترتیب ۱/،۳/ و ۴/ ثانیه است. که مجموعه زمان یک دوره کار قلب ۸/ ثانیه می شود. که اگر ۶۰ ثانیه را تقسیم بر ۸/ کنیم در هر دقیقه قلب ۷۵ بار می زند.
نکته ۱: استراحت دهلیزها ۷/ ثانیه است که جمع استراحت عمومی و استراحت دهلیز در هنگام انقباض بطن ها است.
نکته ۲: استراحت بطن ها ۵/ ثانیه است که جمع استراحت عمومی و استراحت بطن هنگام انقباض دهلیز ها است.
نکته ۳: این اعداد در هنگام فعالیت فرد تغییر می کند.

همانطور که در انیمیشن بالا می بینیم ابتدا هر دو دهلیز بوسیله سیاهرگ ها پر از خون می شود.دوره کار قلب از اینجا شروع می شود در ابتدا هر دو دهلیز همزمان با فعالیت گره پیشاهنگ و انتقال تحریک آن به دیواره دهلیز ها منقبض شده و خون را به داخل بطن ها می فرستند(سیستول دهلیزها). سپس مرحله انقباض بطن ها همراه با فعالیت گره دهلیزی- بطنی و رشته های روی دیواره دو بطن و داخل دیواره بطن انجام می شود و خون به دورن سرخرگ های ششی و آئورت فرستاده می شود(سیستول بطن ها). در مرحله آخر وارد مرحله استراحت عمومی می شویم که دوباره دهلیز ها پر از خون می شود.
به مقدار خونی که در هر ضربان از هر بطن خارج می شود حجم ضربه ای می گویند. مقدار حجم ضربه ای 70 میلی لیتر در نظر می گیرند. تعداد ضربان قلب در دقیقه ضرب در حجم ضربه ای را برون قلب می گویند که در با این فرض ها در حال استراحت می شود:75x70= 5250 میلی لیتر یعنی در حال استراحت در هر دقیقه تمام 5 لیتر خون بدن از قلب می گذرد. حالا شما برون ده قلب فردی در حال ورزش با ضربان قلب 120 بار در دقیقه و حجم ضربه ای 100 را حساب کنید.برون ده قلب او را با برون ده حالت استراحت مقایسه کنید.
الکتروکاردیوگرام
ثبت فعالیت های الکتریکی قلب را الکتروکاردیوگرافی می گویند و منحنی حاصل که مربوط به فعالیت های الکتریکی قلب است را الکتروکاردیوگرام یا نوار قلب می گویند.

در این منحنی سه موج دیده می شود:
۱- موج P : کمی قبل از انقباض دهلیزها به وجود می آید و مربوط به انقباض دهلیز ها است پس باید مربوط به فعالیت گره پیشاهنگ باشد.
۲- موج QRS: کمی قبل از انقباض بطن ها ایجاد می شود و مربوط به انقباض دهلیز ها است پس باید مربوط به فعالیت گره سینوسی - دهلیزی و رشته های بافت گرهی بر روی دیواره بطن ها باشد.
۳- موج T: کمی پیش از پایان انقباض بطن ها ایجاد می شود.
نکته ها:
نکته ۱: صدای اول قلب که مربوط به بسته شدن دریچه های دولختی و سه لختی است که پس از موج QRS بوجود می آید چون پس از این موج است که بطن ها منقبض می شود و خون پشت این دریچه افتاده و آن ها را می بندد.
نکته ۲: صدای دوم قلب پس از موج T و پایان انقباض بطن ها بوجود می آید.در این زمان به دلیل کاهش فشار خون در سرخرگ های ششی و آئورت خون از این سرخرگ ها به سمت بطن ها بر می گردد ولی خون درون دریچه های سینی می افتد و باعث بسته شدن این دریچه و ایجاد صدای دوم قلب می شود.
نکته ۳: دریچه های میترال و سه لختی پس از موج QRS بسته شده و تا موج T بسته است. این دریچه ها پس از موج T تا QRS بعدی باز است.
نکته ۴: دریچه های سینی پس از موج QRS باز می شود و تا T موج باز می ماند. این دریچه ها پس از موج T تا QRS بعدی بسته است.
نمونه سئوال کنکور 94 از این قسمت:

گزینه 1- در نقطه A صدای شنیده نمی شود که قابل مقایسه باشد.
گزینه 2- انقباض سلول های بطنی پس از موج QRS است پس در نقطه A بطن در حال استراحت هستند.
گزینه 3- در نقطه A هنوز جریان الکتریکی به دیواره بطن ها نرسیده است.
گزینه 4- قبل از A نقطه جریان الکتریکی گسترش یافته و در E هم که حالت استراحت است.
پس گزینه 2 پاسخ صحیح است.
دریچه های دو لختی وسه لختی چگونه بسته می شوند؟
دریچه سه لختی یا تریکوپسید بین دهلیز راست و بطن راست قرار دارد و دریچه دو لختی ی میترال بین دهلیز چپ و بطن چپ قرار گرفته است. جنس این دریچه بافت پیوندی است. این دریچه ها بوسیله طناب های وتری به دیواره داخلی قلب متصل هستند . در هنگام انقباض بطن ها خون پشت بخش های این دریچه افتاده آن به می خوردند و ضمن ایجاد صدای اول قلب از برگشت خون به دهلیزها جلوگیری می کنند. نکته دیگر اینکه دریچه میترال دراری بخش های ضخیم تری است. چون فشار در بطن چپ بیشتر است این دریچه طناب های وتری آن باید توان بیشتری برای تحمل فشار داشته باشند.

پرده جنب
پرده ای دو لایه در اطراف شش ها است. یک لایه آن بر روی دیواره شش چسبیده و لایه دیگر به دیواره قفسه سینه می چسبد. مایعی به نام مایع جنب بین دو لایه پرده جنب وجود دارد که لغزنده است و حرکت شش ها در قفسه سینه را آسان می کند. شبیه پرده جنب در اطراف قلب آبشامه یا پریکارد قرار دارد.
مایع جنب موجود درون پرده جنب دارای یک فشار منفی است که این فشار منفی از جمع شدن کامل شش ها جلوگیری می کند.

لایه های سازنده دیواره قلب
دیواره قلب از سه لایه ساخته شده است: لایه داخلی یا آندو کارد از جنس بافت پوششی ۲- لایه میوکارد یا میانی که از جنس بافت ماهیچه ای می باشد و قسمت ضخیم تر دیواره قلب است. ۳- لایه پریکارد یا خارجی یا آبشامه: از جنس بافت پیوندی است و خود از دو لایه ساخته شده است که لایه داخلی آن روی میوکارد قلب چسبیده است. اما لایه خارجی آن به اندام و بخش های دور قلب مثل پرده جنب و دیافراگم و ... متصل است. بین این دو مایعی وجود دارد که حرکت قلب را درون آبشامه آسان می کند.


آبشامه یا پریکارد بر روی قلب
دریچه های میترال و سه لختی
دریچه سه لختی یا تریکوپسید بین دهلیز راست و بطن راست قرار دارد. این دریچه از سه قسمت تشکیل شده به همین علت آن را سه لختی می نامند. کار این دریچه این است که هنگام انقباض بطن راست از برگشت خون به دهلیز راست جلوگیری می کند یعنی خون پشت قسمت های آن می افتد آن ها به هم می خورند و از برگشت خون به دهلیز راست جلوگیری می کنند. اما باید توجه داشت که قسمت های این دریچه بوسیله طناب های وتری به دیوارهای بطن راست متصل می باشند. انتهای طناب های وتری به عضلات پاپیلار متصل است.
در تصویر زیر دو قسمت این دریچه مشخص است(شماره ۱و۳) اما قسمت سوم بر روی دیواره بطن راست چسبیده است(شماره ۲)
در تصویر زیر یک عضله پاپیلار به همراه چند طناب وتری متصل به آن به خوبی مشخص است.

دریچه میترال یا دو لختی بین دهلیز چپ و بطن چپ قرار دارد و همانطور که از اسمش پیدا است دارای دو قسمت است. این دریچه و طناب های وتری آن ضخیم تر از دریچه سه لختی است. کار آن جلوگیری از برگشت خون به دهلیز چپ هنگام انقباض بطن چپ است.
در تصویر زیر دیواره بطن چپ در اطراف دریچه میترال بریده شده و دو بخش دریچه یا شماره های 1و2 نشان داده شده است.
در تصویر زیر که دهلیز چپ و راست باز شده است دریچه دولختی مشخص و بخش های آن با شماره 1 و 2 نشان داده شده است.

گردش خون ماهی و نکات آن

چند نکته:
نکته 1:همیشه در سرخرگ خون روشن وجود ندارد. سرخرگ رگی است که خون را از قلب می برد. سرخرگ شکمی دار ای خون تیره([با اکسیژن کم) است.
نکته 2:همیشه پس از مویرگ ها سیاهرگ داریم اما اینجا یک استثناء داریم پس از مویرگ های آبششی سرخرگ پشتی را داریم.
نکته 3:سرخرگ ششی فشار خون کمی دارد چون قبلا از مویرگ های آبششی گذشته و فشار خون آن گرفته شده است.
نکته 4: خون تیره پس از خارج شدن از قلب دیگر به قلب باز نمی گردد و به شش ها فرستاده شده و از آنجا مستقیما به کل بدن می رود به همین دلیل گردش خون ماهی را ساده می نامند.
نکته 5:گردش خون ماهی بسته است چون خون از رگ ها خارج نمی شود.
نکته 6: گردش خون در ماهی کامل است چون خون تیره و روشن مخلوط نمی شود.
نکته 7:قبل از دهلیز یک کیسه با دیواره نازک به نام سینوس سیاهرگی وجود دارد که خون سیاهرگ شکمی به آن می ریزد. بعد از بطن هم یک بخش حجیم به نام حباب سرخرگی وجود دارد.
نکته8: خونی که به قلب ماهی وارد می شود خون تیره است و خون خروجی از قلب ماهی هم تیره است.
برای دانلود فیلم گردش خون در باله دمی ماهی بر روی قسمت زیر کلیک نمایید:
دریچه های سینی یا نیم هلالی
در ابتدای سرخرگ ششی و آئورت قرار دارند. دریچه سینی ابتدای سرخرگ ششی را دریچه ششی و دریچه سینی ابتدی سرخرگ آئورت را دریچه آئورتی می گویند.هر کدام دارای سه قسمت کاسه مانند است که به دیواره سرخرگ متصل هستند که وقتی بطن ها در حال استراحت می باشند از برگشت خون از این دو سرخرگ به بطن ها جلوگیری می کنند. به این صورت که خون برگشتی درون سه قسمت کاسه مانند می افتد و آن ها به هم می خورند و ضمن جلوگیری از برگشت خون، صدای دوم قلب را هم ایجاد می کنند.
در تصویر زیر دریچه سینی سرخرگ ششی از بالا در حالت باز و بسته مشخص شده است.

در تصویر دریچه سینی ابتدای سرخرگ ششی نشان داده شده است.
در این تصویر علت نام گذاری این دریچه ها به نام سینی مشخص است. همانطور که خط زرد رنگ رسم شده نشان می دهد این دریچه به شکل دندانه های حرف سین فارسی است.
تعیین سطح پشتی و شکمی قلب
با سه روش می توان سطح پشتی و شکمی را مشخص نمود:
۱- سطح شکمی نسبت به سطح پشتی برجسته تر است.
۲- سرخرگ های ششی و آئورت در سطح شکمی پیدا هستند. در سطح پشتی سیاهرگ ها پیدا هستند.
۳- شیار موجود بر روی سطح شکمی که رگ ها درون آن قرار دارند متمایل به طرف چپ فرد تشریح کننده است در صورتی که در سطح پشتی شیار مربوط به رگ ها حالت عمودی تری دارد:

سطح شکمی شیار روی این سطح قلب مشخص است.در این سطح اولین رگ سرخرگ ششی است و پشت آن نیز سرخرگ آئورت واقع است

سطح پشتی قلب شیار عمود و دهلیز ها در این طرف بیشتر پیدا هستند.
برش عرضی ریشه و ساقه گیاهان تک لپه
در برش عرضی ریشه گیاهان تک لپه سه قسمت مشخص دیده می شود:
1- روپوست یا اپیدرم: لایه خارجی ریشه هستند که بعضی سلول های آن تمایز یافته بلند شده اند و تبدیل به تار کشنده شده اند.
2- پوست:از روپوست تا استوانه مرکزی را پوست می گویند که سلول های تشکیل دهنده آن بیشتر از نوع پارانشیمی هستند. داخلی ترین لایه پوست را آندودرم یا درون پوست می گویند.
3- استوانه مرکزی: داخلی ترین بخش برش عرضی ریشه است. خارجی ترین لایه استوانه مرکزی دایره محیطیه یا پری سیکل نام دارد. درون استوانه مرکزی دسته های آوند چوب و آبکش به صورت یک در میان قرار دارند. بافت پارانشیمی که در وسط استوانه مرکزی قرار دارد را مغز می نامند که کار ذخیره مواد را انجام می دهد.قسمتی از مغز که بین دسته های آوند چوب آبکش قرار می گیرد را اشعه مغزی می نامند.
در برش عرضی ساقه تک لپه تعداد دسته های آوند چوب آبکش بسیار زیاد است و محدود استوانه مرکزی و پوست اصلا مشخص نیست.



مطالب بافت های گیاهی فصل سوم زیست دوم
برش عرضی ریشه و ساقه گیاهان دو لپه
در برش عرضی ریشه گیاهان دو لپه سه قسمت مشخص دیده می شود:
1- روپوست یا اپیدرم: لایه خارجی ریشه هستند که بعضی سلول های آن تمایز یافته بلند شده اند و تبدیل به تار کشنده شده اند.
2- پوست:از روپوست تا استوانه مرکزی را پوست می گویند که سلول های تشکیل دهنده آن بیشتر از نوع پارانشیمی هستند. داخلی ترین لایه پوست را آندودرم یا درون پوست می گویند.
3- استوانه مرکزی: داخلی ترین بخش برش عرضی ریشه است. خارجی ترین لایه استوانه مرکزی دایره محیطیه یا پری سیکل نام دارد(به رنگ بنفش در شکل زیر دیده می شود). درون استوانه مرکزی دسته های آوند چوب و آبکش به صورت یک در میان قرار دارند.
برش عرضی ریشه گیاه دو لپه بالا و ساقه دو لپه پایین
اما در برش عرضی ساقه گیاهان دو لپه روپوست دیده می شود اما تار کشنده ندارند در عوض کرک دارد.محدوده پوست و استوانه مرکزی در ساقه مشخص نیست و نکته دیگر آوند های چوب آبکش روی هم قرار می گیرند به سمت خارج آوند آبکش و داخل چوبی.
برش عرض ریشه گیاهان دو لپه را با ساقه دو لپه ایها مقایسه کنید؟
1- در ساقه حجم پوست از استوانه ي مرکزی کمتر در حالی که در ریشه معمولا" حجم پوست از استوانه مرکزی بیشتر است؛یا به عبارتی در ریشه استوانه ي مرکزی مشخص تر است.
2- درساقه آوندها مقابل هم و به نحوي قرار گرفته اند كه آوندهای چوبی به سمت مركز و آوند های آبکش به سمت روپوست قرار گرفته اند ؛ در صورتی که در ریشه آوند ها یك در میان قرار گرفته اند.
3- آندودرم در ریشه وجود دارد در ساقه وجود ندارد.
عکس از برش عرضی ریشه دو لپه به حجیم بودن پوست در مقابل استوانه مرکزی و شکل ضربدری آوند های چوبی در استوانه مرکزی دقت نمایید.
استوانه مرکزی و اجزاء آن در ریشه دو لپه ایها

عکس از برش عرضی ساقه گیاهان دو لپه
اسپیروگرام

اما هزار نکته باریکتر از مو اینجاست!!
از روی این نمودار می توان حجم هریک از تعاریف مربوط به اسپیرومتری را به دست آورد:
مثلا با توجه به اینکه ظرفیت شش ها 5900 سی سی است هوای باقیمانده 1200سی سی ، هوای ذخیره بازدمی 1200، هوای جاری 500، هوای مکمل 3000.
چطوری؟!
هوای باقیمانده که مشخصا عدد 1200 سی سی دارد(روی نمودار نگاه کن). با کم کردن 2400 از 1200 مقدار هوای ذخیره بازدمی 1200 به دست می آید.هوای جاری هم که طبق متن 500 است. اگر 2900 که روی نمودار داده شده را از ظرفیت شش ها 5900 کم کنیم هوای ذخیره دمی هم 3000 می شود.
حالا یک سئوال! ظرفیت حیاتی را با دو روش حساب کن؟![]()
سئوال: هوای مرده کجایی نمودار است؟هوای مرده داخل هوای جاری است و مستقل در نمودار مشاهده نمی شود.
سئوال: وقتی نفس می کشیم هوای داخل دستگاه کم می شود، پس چرا منحنی رو به بالا می رود؟
به خاطر وجود قرقره که جهت حرکت را عوض می کند.
این هم یک اسپیروگرام خارجکی!

مسیر اکسیژن از محیط تا سلول بدن
1- از محیط بیرون به شش ها
2- از شش ها(کیسه های هوایی) به خون
3- انتقال در خون
4- انتقال از خون به بافت
مسیر انتقال کربن دی اکسید بر عکس می باشد از 4 به 1
در شکل زیر مراحل را بیابید.

انیمیشن نظریه درون همزیستی
سوراخ معده سنت مارتین
اولین بار چگونه دانشمندان داخل معده انسان را بدون ابزار و وسایل پیشرفته امروزی مشاهده کردند؟ چه اطلاعاتی از این مشاهده به دست آوردند؟

در سال 1822 جوانی می زیست به نام الکسیس سنت مارتین(Alexis St. Martin). سنت مارتین فردی سر سخت و یک دنده و میگسار بود، که از راه صید حیوانات خز دار دریاچه میشیگان امرار معاش می کرد.روزی سنت مارتین با دوستانش در جزیره ای مشغول میگساری بودند که گلوله ای بر حسب تصادف از لوله تفنگ رها شد و زخم وسیعی در شکم وی به جای گذاشت.

حاضران در محل با شتاب به سوی پزشکی که در فاصله 480کیلومتری آنجا می زیست رفتند،آن فرد دکتر بومون بود.دکتر بومون (William Beaumont)پزشک ارتش در یک قرارگاه نظامی بود.دکتر با دیدن زخم سنت مارتین که به اندازه یک کف دست بود و نیز قسمتی از معده وی هم سوراخ شده بود به حاضران گفت او تا چند دقیقه دیگر خواهد مرد.
سنت مارتین به عمل جراحی تن در نداد اما چیزی که باعث تعجب همگان شد این است که پس از چند ماه بافت های آسیب دیده شکم او شروع به ترمیم کرد و لبه سوراخ دیواره معده را به پوست بدن چسباند.در نتیجه جوش خوردن دیواره معده سنت مارتین با بافت های سطحی بدن وی،مجرای باریکی تولید شد به نام فیستول معدی(fistula) که به درون معده اش ختم می شد.

دکتر بومون با مشاهده این وضعیت یعنی مشاهده مستقیم فرآیند گوارش نتوانست از آن چشم پوشی کند پس سنت مارتین را متقاعد کرد تا به استخدام او درآید و بعضی اوقات درون معده اش مورد آزمایش قرار گیرد.
دکتر بومون مشاهده کرد که دیواره معده سنت مارتین حالتی مخملی دارد و مایعی مخاطی آن را پوشانده و چینهای پر شماری سطح آن را نا هموار ساخته.هر وقت دکتر بومون تکه ای نان از راه روزنه وارد معده می کرد دیواره آن که بی رنگ بود به رنگ صورتی در می آمد از این گذشته قطرات مایع مخاطی زیادی سطح درونی معده را می پوشانید و روی چینهای آن جاری می شد. و پس از چندی اثری از تکه های نان باقی نمی ماند.
دکتر بومون مقداری از مایع معده را به وسیله یک لوله پلاستیکی خارج ساخت که بوی اسید کلریدریک از این مایع متصاعد می شد.وی سپس مقداری از مایع را روی تکه ای گوشت جوشیده گاو ریخت و مشاهده کرد پس از 40دقیقه سطح گوشت کاملا هضم شد.پس از 2 ساعت تار و پود های ماهیچه به صورت نخهای نازک شناور در می آیند و پس از 10 ساعت،همه اجزای گوشت کاملا هضم شده بود.

استخراج شیره معده سنت مارتین توسط دکتر بومون
دکتر بومون پس از جمع آوری مشاهدات خود نتیجه گرفت پاسخی که معده به غذای بلع شده می دهد ترشح اسید است.یک روز سنت مارتین که صبحانه اش دیرتر از همیشه حاضر شده بود خشمناک شد.بومون دید که خشمناک شدن سنت مارتین بر فرآین هضم غذای او اثر کند کننده دارد.
دکتر بومون متجاوز از 10 سال از معده سنت مارتین به عنوان آزمودن فرضیه های مربوط به هضم غذای آدمی استفاده کرد و اثری به نام ((آزمایشها و مشاهداتی در باره شیره معدی و فیزیولوژی گوارش))(Experiments and Observations on the Gastric Juice, and the Physiology of Digestion)منتشر کرد.
سه سال پس از انتشار تحقیقات دکتر بومون،وی و سنت مارتین از یکدیگر جدا شدند. قرار بود جدایی آنها موقتی باشد اما دیگر هرگز یکدیگر را ملاقات نکردند.هر چه دکتر بومون تلاش کرد که وی را متقاعد سازد که برای انجام آزمایش های بیشتری بازگردد بی نتیجه بود. و دکتر بومون پس از بیست سال درگذشت.

سنت مارتین در سن پیری
سنت مارتین بیش از بیست سال پس از دکتر بومون به زندگی ادامه داد و در سال 1880 زمانیکه حدودا هشتاد سال سن داشت درگذشت.
منبع مطلب:کتاب دانش زیست شناسی (1) نوشته پل واریس ، ریچار کوف . مترجمان :حمیده علمی فروغی ـ حسین دانش فر ـ مرتضی هنری
نمونه امتحان های دی ماه زیست شناسی
جهت دانلود امتحان های دی ماه و مشاهده بارم امتحان های دی ماه روی قسمت های زیر کلیک کنید:
امتحان زیست و آزمایشگاه1 (دوم )
تار کشنده
تارهای کشنده در حقیقت یک سلول دراز شده اپیدرم ریشه است. فایده این دراز شدن زیاد شدن وسیع سطح جذب آب به وسیله ریشه است.در حقیقت تار کشنده یک نوع سلول تمایز یافته اپیدرمی ریشه است. در حالی که در برگ و ساقه سلول های تمایز یافته سلول های نگهبان روزنه و کرک ها هستند.

تارهای کشنده در ریشه یک گیاه تازه روئیده

تارهای کشنده در ریشه یک گیاه تازه روئیده

تارهای کشنده روی ریشه

عکس میکروسکوپی از تار کشنده

عکس میکروسکوپی دیگر از تار کشنده با بزرگنمایی بیشتر

تار های کشنده در برش عرضی ریشه
مقایسه انواع سلول های ماهیچه ای
ماهیچه ها به سه دسته تقسیم می شوند:
1- ماهیچه های مخطط یا اسکلتی یا پیکری یا ارادی:این ماهیچه ها به اراده ما حرکت می کنند و سلول های آن ها در زیر میکروسکوپ خط خطی به نظر می رسند.مثل ماهیچه های بازو، فک و...
2- ماهیچه های صاف یا غیر ارادی:سلول های دوکی شکل دارند و به صورت غیر ارادی عمل می کنند مثل ماهیچه های معده، روده، دیواره مثانه، ماهیچه انتهای مو و...
3- ماهیچه قلب:سلول های منشعب دارد و غیر ارادی است.

عکس انواع بافت ماهیچه ای و شکل سلول ها از راست به چپ: بافت و سلول صاف، بافت و سلول ماهیچه قلبی، بافت و سلول ماهیچه اسکلتی
پس از این معرفی مختصر به سئوالات زیر پاسخ می دهیم:
سئوال 1- ماهیچه صاف و مخطط را مقایسه کنید.
شباهت:
هر دو باعث حرکت می شوند.
تفاوت ها:
1- ماهیچه های صاف غیر ارادی اما مخطط ارادی است.
2- سلول های ماهیچه های مخطط خط خطی ولی ماهیچه صاف بدون خط هستند.
3- سلول های ماهیچه صاف دوکی شکل اما سلول های ماهیچه های مخطط استوانه ای شکل است.
4- سلول های ماهیچه مخطط دارای انقباض سریع هستند و به سرعت به حالت استراحت در می آیند در مقابل سلول های ماهیچه صاف به آهستگی منقبض می شوند و انقباض خود را مدت طولانی تری نگه می دارند.
5- سلول های ماهیچه مخطط بسیار بزرگ هستند و تعداد زیادی هسته دارند ولی سلول های ماهیچه صاف تنها یک هسته دارند.
6- ماهیچه های مخطط در ارتباط با اسکلت بدن هستند اما ماهیچه صاف چنین ارتباطی ندارند.

تصویر سلول انواع بافت ماهیچه ای از بالا به پایین: شکل سلول ماهیچه اسکلتی، شکل سلول ماهیچه صاف، شکل سلول ماهیچه قلبی
سئوال2- ماهیچه مخطط را با ماهیچه قلب مقایسه کنید.
شباهت ها:
1- از نظر ظاهری هر دو شبیه هستند.
2- سلول های هر دو مخطط هستند.
3- انقباض و استراحت در هر دو سریع است.
تفاوت ها:
1- ماهیچه قلب غیر ارادی اما ماهیچه مخطط ارادی هستند.
2- سلول های ماهیچه قلب منشعب اما سلول های ماهیچه اسکلتی استوانه ای شکل هستند.
3- سلول های ماهیچه قلب یک یا دو هسته دارند اما سلول های ماهیچه اسکلتی تعداد زیادی هسته دارند.
4- ماهیچه های مخطط در ارتباط با استخوان ها فعالیت می کنند ولی قلب نه.

شکل سلول هی ماهیچه قلب

عکس واقعی از سلول های ماهیچه اسکلتی. به تعداد زیاد هسته ها (به رنگ بنفش ) و خط خطی بودن سلول ها توجه کنید
سئوال3- ماهیچه صاف را با ماهیچه قلب مقایسه کنید.
شباهت ها:
1- هر دو غیر ارادی هستند.
2- تعداد هسته در هر دو محدود است.
3- هر دو بدون ارتباط با استخوان ها ایجاد حرکت می کنند.
تفاوت ها:
1- سلول های ماهیچه قلب مخطط اما ماهیچه صاف غیر مخطط هستند.
2- سلول قلبی منشعب اما سلول های ماهیچه صاف دوکی شکل هستند.
3- سلول های ماهیچه قلب دارای انقباض سریع هستند و به سرعت به حالت استراحت در می آیند در مقابل سلول های ماهیچه صاف به آهستگی منقبض می شوند و انقباض خود را مدت طولانی تری نگه می دارند.
عکس بافت ماهیچه صاف
اگر می خواهید بدانید ماهیچه های اسکلتی چگونه منقبض می شوند بر روی ادامه مطلب زیر کلیک کنید:
نمونه امتحان دی ماه زیست و آزمایشگاه1 - سال دوم تجربی
جهت دانلود کلیک نمایید:
امتحان دی ماه 93 زیست و آزمایشگاه 1- دبیرستان مطهری
امتحان دی ماه 92 زیست و آزمایشگاه 1- دبیرستان مطهری
امتحان دی ماه 91 زیست و آزمایشگاه 1- دبیرستان خوارزمی
بارم بندی امتحان زیست و آزمایشگاه 1 مطابق جدول زیر است:

جهت مطالعه مستقیم نمونه امتحان بر روی ادامه مطلب کلیک فرمایید:
چگونه Canis lupus راتلفظ کنیم؟
لیزوزوم(lysosome)
لیزوزوم از دو کلمه لیز ( lysis)به معنای تجزیه و زوم( soma)به معنای جسم تشکیل شده پس معنای اصطلاحی آن جسم تجزیه کننده است. لیزوزوم اندامک کیسه مانند که آنزیم های مختلف گوارشی مثل آنزیم لیزوزیم که دیواره باکتری ها را می شکند در خود جای داده است. وجود این آنزیم های تجزیه کننده درون غشاء لیزوزوم باعث می شود که قسمت های مختلف سلول از گزند این آنزیم ها در امان باشند. لیزوزم به وسیله دو اندامک شبکه آندوپلاسمی زبر و جسم گلژی ساخته می شود. لیزوزوم در سلول های گیاهی وجود ندارد و کار آن را در سلول های گیاهی واکوئل مرکزی انجام می دهد.

تصویر لیزوزوم و پراکسی زوم

تصویر لیزوزوم در کنار دستگاه گلژی

تصویر لیزوزوم در کنار جسم گلژی، میتوکندری در سیتوسل
اعمال لیزوزوم:
لیزوزوم چند کار گوارشی انجام می دهد:
1- مواد غذایی را سلول ها می بلعند یعنی از طریق واکوئل های غذایی وارد سلول می کنند با اتصال لیزوزوم به واکوئل های غذایی، واکوئل گوارشی ایجاد شده و آنزیم های لیزوزوم مواد را گوارش می کنند و سپس مونومرهای حاصل را در اختیار سلول می گذارند تا پلی مر با آن بسازد.
در گلبول های سفید هم عمل فاگوسیتوز و هضم میکروب ها با کمک لیزوزوم صورت می گیرد.

فاگوسیتوز به کمک لیزوزوم(قرمز رنگ)

بلع ذره غذایی توسط آمیب
2- بلع و گوارش اندامک های آسیب دیده یا پیر سلول یا اتوفاگی

تصویر واقعی از اتوفاگی یعنی تجزیه اندامک های آسیب دیده توسط لیزوزوم
3- لیزوزوم ها در نمو جنینی نیز نقش حیاتی دارند. مثلا آنزیم های لیزوزومی، بافت های بین انگشتان دست پا در جنین را از بین می برند و انگشتان را آزاد می کنند.

از بین رفتن پرده های بین انگشتان پنجه موش
انیمیشن نقش لیزوزوم در فاگوسیتوز
مقایسه انواع انتقال در سلول
سئوال1 - انتشار با انتشار تسهیل شده مقایسه کنید؟
شباهت ها:
1- هر دو غیر فعال(بدون مصرف انرژی) هستند.
2- هر دو از تراکم زیاد به تراکم کم صورت می گیرند.
3- هر دو مربوط به یون ها و مولکول های کوچک هستند.
تفاوت ها:
1- انتشار هم در محیط وهم در بدن اتفاق می افتد اما انتشار تسهیل شده فقط در بدن رخ می دهد.
2- انتشار تسهیل شده به کمک پروتئین های کانالی است ولی انتشار پروتئین لازم ندارد.
سئوال 2- انتشار با انتقال فعال را مقایسه کنید؟
شباهت:
هر دو برای مولکول های کوچک هستند.
تفاوت ها:
1- انتشار غیر فعال ولی انتقال فعال با مصرف انرژی (ATP)و فعال است.
2- انتشار فقط از محل پرتراکم به کم تراکم است ولی انتقال فعال از کم تراکم به پر تراکم هم می تواند انجام گیرد.
3- در انتشار پروتئینی نقش ندارد اما در انتقال فعال پروتئین های ناقل نقش دارند.
4- انتشار هم در محیط و هم در بدن موجود زنده انجام می گیرد اما انتقال فعال فقط در بدن موجود زنده صورت می گیرد.
5- انتشار کندتر از انتقال فعال است.
سئوال 3- انتشار تسهیل شده با انتقال فعال را مقایسه کنید.
شباهت ها:
1- هر دو برای مولکول های کوچک هستند.
2- هر دو به کمک پروتئین انجام می شوند.
تفاوت ها:
1- انتشار تسهیل شده غیر فعال ولی انتقال فعال با مصرف انرژی (ATP)و فعال است.
2- انتشار تسهیل شده فقط از محل پرتراکم به کم تراکم است ولی انتقال فعال از کم تراکم به پر تراکم هم می تواند انجام گیرد.
3- هر دو فقط در بدن صورت می گیرند.
سئوال 4- آندوسیتوز با انتشار مقایسه کنید.
تفاوت ها:
1- انتشار برای مولکول های کوچک است اما آندوسیتوز برای مولکول های بزرگ است.
2- انتشار غیر فعال اما آندوسیتوز فعال(با مصرف ATP)است.
3- جهت انتشار می تواند به داخل سلول یا خارج آن باشد اما جهت آندسیتوز فقط به درون سلول است.
4- انتشار هم در محیط و هم در سلول صورت می گیرد اما آندوسیتوز فقط در سلول رخ می دهد.
شباهت:
هر دو در انتقال مواد نقش دارند.
سئوال 5- آندوسیتوز با انتقال فعال مقایسه کنید.
شباهت ها:
1- هر دو فعال هستند.
2- هر دو فقط در سلول رخ می دهند.
تفاوت ها:
1- انتقال فعال برای مولکول های کوچک است اما آندوسیتوز برای مولکول های بزرگ است.
2- جهت انتقال فعال می تواند به داخل سلول یا خارج آن باشد اما جهت آندسیتوز فقط به درون سلول است.
حالا شما اگزسیتوز را با انتشار تسهیل شده مقایسه کنید.
جهت مشاهده انیمیشن های انتقال مواد بر روی کلمه زیر کلیک کنید:
انیمیشن های انتقال مواد در سلول

کلروپلاست(chloroplast)
در این بین کلروپلاست به دلیل اینکه فتوسنتز انجام می دهد اندامک بسیار مهمی است ونقش بسیار مهمی در حیات کل جانداران دارد. کلروپلاست در گیاهان و در بعضی آغازیان مانند جلبک ها دیده می شود.این اندامک می تواند به روش تقسیم دوتایی و مستقل از تقسیم سلولی، تقسیم شده و تعداد آن داخل سلول زیاد شود.
کلروپلاست دارای دو غشاء می باشد که غشاء خارجی آن صاف و غشاء داخلی آن چین خورده است. چین خوردگی های غشاء داخلی به یکسری کیسه های پهن روی هم می رسد که مجموع این کیسه روی هم را دانه گرانوم می گویند و به هر کیسه هم تیلاکوئید می گویند.
در حقیقت کلروپلاست دارای سه فضا است: ا- فضای بین غشاء داخلی و خارجی2- فضای داخل غشاء داخلی 3- فضای درون تیلاکوئید ها.
داخل فضای داخل غشاء داخلی را مایعی به نام بستره یا استروما پر کرده است. که بسیاری از واکنش های مربوط به فتوسنتز در آن انجام می شود. داخل بستره ریبوزوم های پروکاریوتی، کلروفیل، DNA حلقوی، دانه های چربی - پروتئین(Plastoglobuli)و دانه های نشاسته وجود دارد.
کلروفیل موجود در کلروپلاست بیشتر در دیواره کیسه های پهن تیلاکوئید وجود دارد و انرژی نورانی خورشید در این محل بوسیله کلروفیل به دام می افتد تا در مراحل فتوسنتز مورد استفاده قرار گیرد.
کلروپلاست در مجموع یک اندامک بسیار پیچیده و تخصصی است که می تواند از مواد بسیار ساده معدنی یعنی آب و کربن دی اکسید، هیدرات کربن و اکسیژن تولید کند. در بین مواد اولیه ساده و ترکیبات پیچیده آلی واکنش پیچیده زیادی انجام می شود. سرانجام از این هیدرات کربن سایر مواد آلی نیز ساخته می شود. اکسیژن آزاد شده هم برای تنفس ما به کار می رود. پس نتیجه می گیرم این اندامک هم در تولید غذای که می خوریم و هم در تولید اکسیژنی که تنفس می کنیم نقش دارد و برای حیات ما وسایر جانداران اهمیت دارد.






دانه گرانوم تشکیل شده از تیلاکوئیدها

کلروپلاست فنری شکل زیبا در جلبک اسپیروژیر
میتوکندری(mitochondria)
میتوکندری از دو کلمه ساخته شده میتو به معنای رشته و کندریوم به معنای دانه. این اندامک محل تنفس سلولی و تبدیل انرژی شیمیایی موجود در مواد آلی به شکل قابل استفاده انرژی برای سلول یعنی ATP است. دارای دو غشاء می باشد غشاء خارجی صاف و غشاء داخلی چین خورده است.آنزیم های سازنده ATP در غشاء داخلی قرار دارند. بین دو غشاء هم فضای بین غشایی وجود دارد. به هر یک از چین خوردگی های تیغه مانند غشاء داخلی کریستا می گویند.کریستا ها با افزایش سطح غشاء داخل توان ساخت ATP را افزایش می دهند. فضاء محصور در غشاء داخلی بوسیله مایعی به نام ماتریکس پر شده است. بسیاری از واکنش های مربوط به تنفس سلولی در ماتریکس انجام می شود. در داخل میتوکندری DNA حلقوی و ریبوزوم پروکاریوتی دیده می شود. میتوکندری در بیشتر سلول های یوکاریوتی از جمله گیاهان، جانوران و قارچ ها یافت می شود.
تعداد میتوکندری ها در سلول ها بسیار متغییر است و از یک میتوکندری در بعضی تا هزاران عدد در بعضی انواع سلول ها متغییر است.
میتوکندری ها توان تقسیم مستقل از سلول را دارند.روش تقسیم آن دوتایی است. با توجه به این که میتوکندری دارای ریبوزوم پروکاریوتی، DNA حلقوی، تقسیم دوتایی و اندازه شبیه باکتری هاست دانشمندان معتقدند که میتوکندری در ابتدا باکتری بوده است.(نظریه درون همزیستی)



تقسیم میتوکندری
واکوئل مرکزی(central vacuole)

کلروپلاست ها و سیتوپلاسم توسط واکوئل مرکزی کاملا به گوشه رانده شده اند.

در این تصویر چند سلول گیاهی با واکوئل مرکزی دیده می شود.

در عکس بالا واکوئل مرکزی بزگ در مرکز سلول و هسته، کلروپلاست ها و سیتوزول به کنار های سلول رانده شده اند.
واکوئل ضربان دار

انیمیشن واکوئل ضرباندار
عکس واکوئل ضرباندار



در عکس های بالا مراحل پر شدن و سپس خالی شدن واکوئل ضربان دار نشان داده شده برای دیدن فیلم زیبایی این عکس ها بر روی همین فیلم کلیک کنید.
جسم گلژی(golgi apparatus)
این اندامک نخستین بار به وسیله کامیلو گلژی دانشمندان ایتالیایی با میکروسکوپ نوری کشف شد و پس از اینکه وجود این اندامک به وسیله میکروسکوپ الکترونی تائید شد نام این اندامک به افتخار او جسم گلژی نامگذاری شد.

مجموعه ای از کیسه های پهن پشت سر هم است که با هم ارتباط مستقیم ندارند و ارتباطشان از طریق وزیکول های یا کیسه چه های انتقالی می باشد. از یک طرف جسم گلژی به نام بخش پذیرنده(cis face ) وزیکول ها از شبکه آندوپلاسمی دریافت شده و از بخش طرف مقابل به نام جایگاه صادر کننده (trans face)وزیکول های حاوی مواد نشانه گذاری شده خارج می شود.


در دستگاه گلژی مولکول ها نشانه گذاری شده و به قسمت های مختلف سلول فرستاده می شوند.

وزیکول های انتقالی بین کیسه های جسم گلژی

جسم گلژی در کنار پراکسی زوم در سیتوزول
وزیکول(کیسه چه)vesicle
![]()
تصویر یک وزیکول
وزیکول در اگزوسیتوز
انتقال مواد بین اندامک های سلولی (شبکه آندوپلاسمی و دستگاه گلژی)
جا به جایی انتقال دهنده های عصبی در پایانه عصبی به وسیله وزیکول ها
ریبوزوم(ribosome)
کلمه ریبوزوم از کلمات ریبو(مربوط به ریبو نوکلئیک اسید ها یا RNA )+ زوم(به معنای جسم) تشکیل شده و معنای آن جسم دارایRNA است.ریبوزوم ها اندامک های دانه مانندی هستند که در ساختن پروتئین نقش دارند. به این صورت که به RNA پیک (mRNA)متصل می شوند و مطابق اطلاعات روی آن آمینو اسید ها را به هم متصل می کنند و بین آن ها پیوند پپتیدی بر قرار می کنند(ترجمه). نکته جالب اینجا است که دانشمندان معتقدند که نوعی از rRNA موجود در ریبوزوم خاصیت آنزیمی داشته و باعث پیوند بین آمینواسید ها می شود.

ریبوزوم های متصل به RNA پیک در حال ساختن پلی پپتید
ریبوزوم ها از جنس پروتئین و RNA ریبوزومی یا rRNA هستند. هر ریبوزوم از دو زیر واحد کوچک و بزرگ ساخته شده است.

در سلول های یوکاریوتی ریبوزوم هم به صورت آزاد در سیتوپلاسم دیده می شود و هم بر روی شبکه آندوپلاسمی زبر، غشاء خارجی هسته هم وجود دارند. درون اندامک میتوکندری و کلروپلاست هم ریبوزوم وجود دارد.

ریبوزوم های متصل به شبکه آندوپلاسمی(Bound) و آزاد (Free)در تصویر دیده می شود
ریبوزوم های پروکاریوتی که در باکتری ها وجود دارد ساده تر و کوچک تر از ریبوزوم های یوکاریوتی هستند. این در حالی است که ریبوزوم های میتوکندری و کلروپلاست از نوع پروکاریوتی هستند.این موضوع یکی از دلایل نظریه درون همزیستی است که برمبنای آن میتوکندری و کلروپلاست در ابتدا باکتری بوده اند و بعدا با سلول همزیستی پیدا کرده اند.
پیش سازهای ریبوزوم ها در هستک هسته سلول ساخته می شوند. هر چه میزان پروتئین سازی سلول بیشتر باشد هستک ها فعال تر است.
جالب است بدانید تفاوت ریبوزوم های پروکاریوتی و یوکاریوتی باعث می شود ما آنتی بیوتیک های را به کار ببریم که پروتئین سازی را در باکتری ها متوقف کند بدون آنکه آسیبی به سلول های ما بزند.
جالب است بدانید عمر ربیوزوم ها 6 ساعت است.
جالب است بدانید تعداد ریبوزوم ها سلول پستانداران تا 10 میلیون در سلول می رسد!!!
سانتریول(centrioles)

9 دسته 3تایی میکروتوبول ها در برش عرضی سانتریول دیده می شود.

دو سانتریول در کنار هم یکی از عرض و دیگری از طول دیده می شوند.

تصویر ترسیم شده از یک جفت سانتریول

تصویر سانتریول در دو سر دوک تقسیم
باکتری ها
باکتری ها سلول های پروکاریوتی هستند یعنی هسته مشخص و اندامک های غشاء دار درون سیتوپلاسم را ندارند. سلول های باکتری در مقایسه با سلول های یوکاریوتی (سلول های دارای هسته مشخص و اندامک های غشاءدار درونی) کوچک تر هستند. در باکتری ها واکنش های متابولیسمی در خود غشاء سلولی انجام می گیرد. همه باکتری ها سیتوپلاسم، غشاء و DNA دارند. منطقه ای که DNA و پروتئین های اطراف آن قرار دارند ناحیه نوکلئوئیدی نامیده می شود. باکتری ها دارای دیواره سلولی در اطراف سیتوپلاسم هستند که وظیفه محافظت از باکتری و شکل دادن به سلول را دارد. بعضی باکتری ها کپسول و تاژک دارند. کپسول برای اتصال به سطوح و همچنین محافظت از باکتری نقش دارند. در بعضی باکتری ها زوائد مو مانند به نام پیلی وجود دارد که برای چسبیدن به سطوح به کار می رود. اما بعضی پیلی ها به عنوان پیلی های جنسی برای اتصال باکتری ها و تبادل ماده ژنتیکی به کار می رود.
باکتری ها با روش تقسیم دوتایی زیاد می شوند. به این صورت که باکتری از وسط تو رفتگی پیدا کرده و تبدیل به دو باکتری می شود.

شکل باکتری

شکل های باکتری ها: کروی یا کوکوس، میله ای یا باسیل و مارپیچی یا اسپیریل

کلونی های نقطه مانند باکتری ها بر روی محیط کشت

تاژک های یک باکتری

آندوسپور باکتری در شرایط نامساعد محیطی ایجاد می شود و باکتری را حفظ می کند

باکتری در حال تقسیم دوتایی

پیلی ها که باکتری را به سلول انسان(زرد رنگ) متصل کرده است

پیلی های یک باکتری

نوع خاصی از پیلی به نام پیلی جنسی که دو باکتری را برای تبادل ماده وراثتی به هم متصل می کند
برای مقایسه سلول های باکتریایی با سلول های جانوری و گیاهی بر روی مقایسه زیر کلیک کنید:
برای مقایسه سلول های پروکاریوتی و یوکاریوتی بر روی مقایسه زیر کلیک کنید:
ریز لوله یا میکروتوبول(Microtubule)
میکروتوبول یا ریزلوله(میکرو یعنی ریز و توبول یعنی لوله) لوله های میکروسکوپی هستند که از نوعی پروتئین به نام توبولین ساخته شده اند.میکروتوبول ها فقط در سلول های یوکاریوتی یافت می شوند. میکروتوبول در ساختمان تاژک و مژک، دوک تقسیم، سانتریول و به همراه ریز لوله ها(Microfilament) در ساختمان اسکلت سلولی به کار رفته اند.

ریزنگار میکروسکوپی از میکروتوبول

ریزنگار از میکروتوبول ها که با مواد فلورسنت رنگ آمیزی شده

ریزنگار رنگ شده با مواد فلورسنت که میکروتوبول های دوک تقسیم را با رنگ سبز نشان داده شده است

در ریزنگار بالا 9 دسته سه تایی ریزلوله های سازنده سانتریول را ملاحظه می کنیم

ریز لوله ها در ساختمان مژک وتاژک
در برشی عرضی تاژک و مژک یوکاریوتی 9 دسته لوله که هر کدام از دو ریزلوله ساخته شده اند در اطراف دیده می شوند و دو لوله مجزا در مرکز مژک و تاژک قرار دارند.

میکروتوبول ها به همراه ریزلوله ها(میکروفیلامنت) در اسکلت سلولی. ریز لوله ها رشته های میکروسکوپی از جنس پروتئین هستند که برعکس ریز لوله ها سوراخی در وسط ندارند.اسکلت سلولی باعث استحکام سلول می شود.
یکی از کارهای که میکروتوبول ها در سلول انجام می دهند انتقال اندامک ها و وزیکول ها بر روی آن ها است با کلیک بر روی کلمه فیلم در زیر فیلم این کار ریزلوله ها را ببینید.
فیلم
دیواره سلولی گیاهان
دیواره سلول های گیاهی منافذی دارد که درون آن را ماده زنده ای به نام پلاسمودسم پر کرده که محل تبادل مواد بین سلول های گیاهی است.
در بعضی قسمت ها دیواره سلولی گیاهان نازک مانده که به آن لان می گویند.در زیر چند عکس جالب از دیواره سلولی گیاهان می آوریم.


![]()
عکس زیبا از محل لان : همانطور که مشاهده می فرمایید در محل لان دیواره دومین تشکیل نشده و دیواره نخستین هم پر از منفذ است.
مقایسه سلول های باکتریایی و جانوری و گیاهی
چگونه از میکروسکوپ نوری استفاده کنیم؟
چرا عنکبوت ها در شبکه تارهای خود گرفتار نمی شود؟
در حالی که شکار عنکبوت در شبکه تارهای عنکبوت به دام می افتد خود عنکبوت به راحتی و با سرعت در بین تارهایش حرکت می کند!!! سئوال اینجاست که چرا عنکبوت در بین تارهای خودش گرفتار نمی شود؟

چند جواب برای این سئوال وجود دارد:
1- تار های شبکه تار عنکبوت دارای انواع چسبنده و غیر چسبنده هستند. عنکبوت قسمت های غیر چسبنده را می شناسد و روی آن ها راه می رود. برای مثال در عنکبوت های که شبکه تارهای کروی شکل(orb weaver webs) دارند فقط تارهای مارپیچی شبکه خاصیت چسبندگی دارند و تارهای شعاعی و تارهای مرکز شبکه، که محل استراحت عنکبوت است خاصیت چسبندگی ندارند. و عنکبوت می تواند از این تارهای غیر چسبناک برای حرکتش بر روی شبکه استفاده کند. یا مثلا در بعضی دیگر از شبکه های تار عنکبوت ممکن است نقاطی چسبناک در شبکه وجود داشته باشد که اطراف آن چسبناک نباشد و عنکبوت از قسمت های غیر چسبناک حرکت کند.

رشته های مارپیچی چسبنده (sticky spiral) و رشته های شعاعی غیر چسبنده (radii)
2- شکار های عنکبوت با سرعت زیاد به تار عنکبوت برخورد می کنند و یک تماس کامل با شبکه تارها پیدا می کنند و در نتیجه نیروی زیادی به شبکه تارهای عنکبوت وارد می کنند. خود عنکبوت با حرکت دقیق و ظریف با قسمت نوک پاها آن هم به مو های انتهای پاها در بین تارهای خود جابجا می شود و نیروی زیادی به تار وارد نمی کند.


انتهای مو دار پاهای عنکبوت
3- وجود ساختار خاص جدا کننده تارهای چسبیده در انتهای پاها هم به جدا سازی عنکبوت وقتی به رشته یک تار بچسبد کمک می کند.
4- عمل تمیز کاری پاهای عنکبوت احتمال چسبیدن عنکبوت به تارهایش را کاهش می دهد. عنکبوت با کشیدن پاها به داخل دهان خرده تارها و هر ماده مزاحم دیگری را از روی نوک پا و موهای آن پاک می کند.
5- اخیرا بعضی دانشمندان احتمال وجود مواد شیمیایی بر روی موهای انتهای پاها را مطرح می کنند که از چسبیدن پای عنکبوت به تار جلوگیری می کند.البته احتمال دخالت مواد روغنی در نچسبیدن انتهای پای عنکبوت ها رد شده است. عنکبو ت ها غدد چربی ندارند و مواد چرب هم روی پاهایشان وجود ندارد.

پروکاریوت( prokaryote) و یوکاریوت(eukaryote)
DNA پروکاریوت ها در داخل سیتوپلاسم بدون غشاء مشخص قرار دارد و به ناحیه ای که DNA و پروتئین های همراه آن قرار می گیرند ناحیه نوکلئوئیدی می گویند.
![]()
سلول پروکاریوتی باکتری
مقایسه پروکاریوت ها و یوکاریوت ها:
فاگوسیتوز(phagocytosis)و انیمیشن
فاگوسیتوز فرآیند خاصی است که طی آن ذرات خارجی و میکروب ها توسط غشای سلولی احاطه شده و به صورت وزیکول(کیسه چه) وارد سلول می شوند، و در آنجا به وسیله آنزیم های لیزوزومی هضم می شوند.
کلمه فاگوسیتوز از ترکیب کلمه های یونانی باستانی ساخته شده است.کلمه ((phagein))به معنای بلعیدن ، kytos یا همان cyto که به معنای سلول است و به osis معنای روند یا فرایند است.که در مجموع به معنای روند بلعیدن (به وسیله)سلول می شوند. در فارسی به آن ریزه خواری می گویند.
فاگوسیتوز یک نوع آندوسیتوز(Endocytosis) در نظر گرفته می شود. در حقیقت انواعی از آندوسیتوز وجود دارد که فاگوسیتوز یکی از آن هاست که در انواع خاصی از سلول ها با اندازه خاصی رخ می دهد. در انسان بعضی گلبول های سفید مثل نوتروفیل ها، مونوسیت ها و ماکروفاژها که فاگوسیت نامیده می شوند. لنفوسیت ها توان فاگوسیتوز ندارند. ماکروفاژها در بافت ها عمل فاگوسیتوز را انجام می دهند و این عمل آن ها شامل میکروب ها، سلول های سرطانی، سلول های مرده و ذرات سلولی می شود. مثلا در کبد ماکروفاژها هموگلوبین گلبول های قرمز پاره شده را جذب و تجزیه می کنند. توان فاگوسیتوز ماکروفاژها بسیار زیاد است و می توانند تا بیست باکتری را فاگوسیتوز کنند در حالی که نوتروفیل ها فقط توانایی فاگوسیتوز دو باکتری را دارند.
در بین جانداران دیگر بعضی آغازیان مثل آمیب ها و مژک دارانی مثل پارامسی و تریکودینا هم توان فاگوسیتوز باکتری ها یا بعضی میکروب ها دیگر را هم دارند.
مراحل فاگوسیتوز:
ابتدا زائده های سیتوپلاسمی از سلول فاگوسیت کننده بیرون می آید و کمک اطراف سلول یا ذره مورد نظر را می گیرد. در نهایت زائده های که ذره مورد نظر را در برگرفته اند به هم متصل شده و یک وزیکول یا کیسه چه در اطراف ذره می سازند و آن را به داخل می کشند. این کیسه چه با لیزوزوم درون سلول ترکیب شده و به وسیله آنزیم های ریزوزومی ذره داخل کیسه چه هضم می شود.
نکته: بیرون آمدن زائده های سیتوپلاسمی یکی از تفاوت های فاگوسیتوز با انواع دیگر آندوسیتوز است. در سایر انواع آندوسیتوز سیتوپلاسم زیر ذره فاگوسیتی داخل می رود و زائده های سیتوپلاسمی بیرون نمی آیند.

شکلی مراحل فاگوسیتوز

دیاپدز و انیمیشن های دیاپدز(diapedesis)
دیاپدز (diapedesis) به معنای عبور گلبول های سفید از دیواره مویرگ ها و ورود آن ها به بافت است.این کلمه از واژه diapēdan به معنای جستن از داخل یا عبور از درون گرفته شده است.
در واقع مونوسیت ها و نوتروفیل ها پس از مقداری حرکت چرخشی و اتصال به پروتئین های سطحی سلول های دیواره مویرگ به آن متصل شده و با نازک شدن از فضای بین سلول های سازنده دیواره مویرگ رد می شوند. (انیمیشن 3)

چگونگی دیاپدز در دیواره مویرگ
دیاپدز نوتروفیل ها در محل التهاب به دلیل ترشح برخی مواد شیمیایی که از سلول های آسیب دیده رها می شوند و خاصیت گرایش به مواد شیمیایی نوتروفیل ها (خاصیت شیمیوتاکتیک) رخ می دهد. مونوسیت ها با دیاپدز وارد بافت ها شده و در آن جا ماکروفاژها را می سازند.

عبور گلبول های سفید برای ورود به محل التهاب
برای مشاهده انیمیشن های دیایدز بر روی قسمت های زیر کلیک کنید:
انیمیشن های هیدرولیز و سنتز آبدهی
مقایسه پلی ساکارید ها
سه پلی ساکارید مشهور نشاسته، سلولز و گلیکوژن می باشند. هر سه این پلی ساکارید ها از گلوکز ساخته شده اند اما از نظر روش اتصال گلوکز ها به هم و ساختمان فضای متفاوت هستند.
در مورد نشاسته مولکول آن حالت مارپیچی دارد. اما نشاسته به دو شکل یافت می شود1- آمیلوز: رشته مارپیچی آمیلوز بدون شاخه و انشعاب است.2- آمیلوپکتین: که دارای انشعاب است.

تصویر از دو شکل نشاسته، آمیلوز و آمیلوپکتین
ساختمان گلیکوژن شباهت زیادی به نشاسته دارد و هردو نقش ذخیره گلوگز را انجام می دهند. گلوکز مولکول کوچکی است به راحتی در آب حل می شود و با مواد دیگر ترکیب می شود و از بین می رود. برای اینکه این اتفاق نیفتد مولکول های گلوکز به هم متصل می شوند و مولکول های بزرگ نشاسته و گلیکوژن را می سازند تا گلوکز ذخیره شود و از بین نرود.

ساختمان گلیکوژن

انشعاب های بیشتر در گلیکوژن نسبت به آمیلوپکتین و آمیلوز
نشاسته وظیفه ذخیره گلوکز در گیاهان را بر عهده دارد. اما گلیکوژن وظیفه ذخیره گلوکز را در جانوران و قارچ ها را برعهده دارند. تفاوت دیگر اینست که انشعابات و شاخه ها در گلیکوژن بیشتر از نشاسته است.
اما سلولز یک مولکول خطی است و حالت مارپیچی مولکول های نشاسته و گلیکوژن را ندارد. مولکول سلولز برخلاف مولکول های گلیکوژن و آمیلوپکتین شاخه و انشعاب ندارد. تفاوت دیگر اینست که سلولز برخلاف نشاسته و گلیکوژن که وظیفه ذخیره گلوکز را برعهده دارد وظیفه ساختاری دارد و در ساختمان دیواره سلولی گیاهان به کار می رود.

مولکول خطی سلولز
سلولز
سلولز یک پلی ساکارید ساخته شده از مولکول های گلوکز است. مولکول های گلوکز خطی و بدون انشعاب است. 80 مولکول سلولز در کنار هم قرار می گیرند تا یک فیبر سلولزی را بسازند. سلولز در ساختمان دیواره سلول های گیاهی به کار می رود و فراوان ترین ماده آلی در طبیعت است.

جانوران نمی توانند آنزیم تجزیه کننده سلولز یا سلولاز را بسازند پس نمیتوانند سلولز را تجزیه کنند. جانوران گیاه خوار مثل گاو و گوسفند و موریانه و... از طریق میکروب های که به شکل همزیست در دستگاه گوارش آن ها زندگی می کنند آنزیم سلولاز را به دست می آورند. مثلا در نشخوار کنندگانی مثل گاو باکتری های تولید کننده آنزیم در سیرابی و نگاری هستند و در گیاهخواران غیر نشخوار کننده مثل اسب و فیل این باکترها در روده بزرگ یا روده کور قرار دارند. در لوله گوارش موریانه یک نوع تاژکدار جانور مانند(متعلق به آغازیان) آنزیم لازم را برای گوارش سلولز را تولید می کند.
در بدن انسان رشته ها یا الیاف یا فیبر های سلولزی گوارش نمی شوند. سئوال اینست که ایا این فیبر های سلولزی برای بدن ما فایده دارند؟ جواب مثبت است. دو نوع فیبر داریم محلول و نامحلول. فیبرهای محلول در روده به مولکول های کلسترول می چسبند و از جذب آن ها جلوگیری می کنند و کلسترول خون را کاهش می دهند و از این طریق به سلامتی ما کمک می کنند.
اما فیبر های نامحلول در روده بزرگ آب جذب می کنند و سبب می شوند حرکت مدفوع راحت تر شود و به این شکل جلوی بیماری های یبوست و سرطان روده بزرگ را می گیرند.
در آرد های سبوس دار که پوسته گندم همراه با گندم آرد شده مقدار زیادی فیبر وجود دارد. این فیبر های موجود در آرد سبوس دار باعث می شود درصد نشاسته نان کمتر شود و از چاق کنندگی نان بکاهد ضمن اینکه فوائد ذکر شده در بالا را هم دارد.در حالی که در نان های باگت( نان های حجیم مخصوص ساندویچ و همبرگر و ...) به دلیل نبودن فیبر درصد نشاسته بالا است و به شدت چاق کننده می باشند.

نان های باگت به دلیل نشاسته بالا به شدت چاق کننده هستند.
نمونه امتحان زیست و آزمایشگاه 1 شهریور ماه سال دوم تجربی
برای دانلود بر روی قسمت زیر کلیک کنید:
مقایسه تراکئید ها با عناصر آوندی
عناصر آوندی و تراکئید ها هر دو دارای دیواره سلولی چوبی هستند و سلول های مرده هستند. اما تفاوت های آن ها:
1- تراکئیدها باریک تر و بلندتر از عناصر آوندی هستند در حالی که عناصر آوندی گشادتر و کوتاه تر هستند.
2- انتهای تراکئید ها مخروطی است اما عناصر آوندی انتهای مخروطی ندارند و تقریبا صاف است.
3- تراکئیدها در همه گیاهان آوندی یافت می شوند در حالی که عناصر آوندی فقط در گیاهان گل دار یافت می شوند.
4- تراکئید ها از پهلو با هم ارتباط برقرار می کنند در حالی که انتهای عناصر آوندی کاملا روی هم قرار می گیرند.

5- حرکت آب در تراکئیدها از محل لان ها و پلاسمودسم ها صورت می گیرد و به کندی صورت می گیرد در حالی که حرکت آب در عناصر آوندی از راه منافذ بزرگی که در انتهای عناصر آوندی هستند صورت می گیرد و سرعت حرکت آب در آن سریع تر است.

مراحل انتقال گازهای تنفسی در بدن
مسیر انتقال اکسیژن
1- از محیط بیرون به شش ها
2- از شش ها(کیسه های هوایی) به خون
3- انتقال در خون
4- انتقال از خون به بافت
مسیر انتقال کربن دی اکسید بر عکس می باشد از 4 به 1
در شکل زیر مراحل را بیابید.

سانتریول(centrioles)

9 دسته 3تایی میکروتوبول ها در برش عرضی سانتریول دیده می شود.

دو سانتریول در کنار هم یکی از عرض و دیگری از طول دیده می شوند.

تصویر ترسیم شده از یک جفت سانتریول

تصویر سانتریول در دو سر دوک تقسیم
مقایسه برش عرضی ریشه و ساقه گیاهان دولپه و تک لپه
● برش عرض ریشه را با ساقه مقایسه کنید.
1- در ساقه حجم پوست از استوانه ي مرکزی کمتر در حالی که در ریشه معمولا" حجم پوست از استوانه مرکزی بیشتر است؛یا به عبارتی در ریشه استوانه ي مرکزی مشخص تر است .2- درساقه آوندها مقابل هم و به نحوي قرار گرفته اند كه آوندهای چوبی به سمت مركز و آوند های آبکش به سمت روپوست قرار گرفته اند ؛ در صورتی که در ریشه آوند ها یك در میان قرار گرفته اند.3- آندودرم در ریشه وجود دارد در ساقه وجود ندارد.
●ساقه گیاهان تک لپه ودو لپه را مقایسه کنید.
1- تعداد دسته های آوندی در ساقه ي گياهان تک لپه ای فراوان تر است و روی دوایر تقريبا" هم مرکز قرار دارند، درصورتی كه اين دسته ها در گياهان دو لپه ای کم تر و روی یک دایره قرار گرفته اند . 2- در ساقه ي گياهان دولپه ای پوست مشخص تر، ولی در ساقه ي گياهان تک لپه ای پوست نازک و گاهی مرز آن با استوانه ي مرکزی نامشخص است .

برش عرضی ساقه در تک لپه

برش عرضی ساقه تک لپه با بزرگنمایی بیشتر

برش عرضی ساقه دو لپه
● ریشه گیاهان تک لپه و دو لپه را مقایسه کنید.
1- در ریشه ي گياهان تک لپه ای استوانه ي مرکزی بزرگ تر و حجم پوست کم تر است ، در صورتی که در ريشه ي گياهان دولپه ای استوانه ي مرکزی کوچک تر و حجم پوست بیش تر است . 2- در گياهان تک لپه ای وسط ریشه معمولا" بافت پارانشیم مغزی وجود دارد ، كه در بیش تر گياهان دولپه ای دیده نمی شود .3- در گياهان دولپه ای ها معمولا" تعداد دسته ها کم تر ازتک لپه ای هاست .4- در گياهان دولپه ای دسته های آوندی در کنار هم قرار گرفته اند و شکل ضربدر را می سازند ، ولی درگياهان تک لپه ای دسته های آوندی ازهم فاصله دارند و بین آن ها بافت پارانشیم مغزی ادامه مي يابد و اشعه ي مغزی را می سازد .
5- حلقه ی کاسپاری در سلول های آندودرم گياهان تک لپه ای در برش عرضي نعلی شکل به نظر ميرسد ، ولی در گياهان دولپه ای اين حلقه به صورت یک خط در طول یک سلول یا نقطه دربین سلول های مجاور دیده می شود .
6- در لایه ی آندودرم بعضی گياهان تک لپه ای سلول های معبر وجود دارند اين سلول ها در گياهان دولپه ای کم تر دیده می شوند .

برش عرضی ریشه تک لپه

برش عرضی ریشه دو لپه ای به دسته های آوندی ضربدری دقت کنید
در صورتی که فایل PDF این مطلب را می خواهید بر روی کلمه دانلود زیر کلیک کنید:
اسمز
اسمز (osmosis )انتشار آب از داخل یک پرده نیمه تراوا را می گویند.پرده نیمه تراوا یا دارای تراوایی نسبی یا دارای نفوذپذیری انتخابی پرده یا غشایی است که به بعضی مواد نفوذپذیری دارد و به بعضی ندارد. در مورد اسمز پرده نیمه تراوا نسبت به آب نفوذپذیری دارد ولی نسبت به سایر مواد نفوذپذیری ندارد و آن ها از آن رد نمی شوند. اساس اسمز این است که آب از جایی که بیشتر است به جایی که کمتر است می رود.یک بار دیگر جمله قبلی را بخوانید. میزان آب یک محلول را پتانسیل آب هم می گویند.
در شکل زیر میزان آب یا پتانسیل آب در ظرف بیشتر است پس آب از ظرف به درون قیف می رود و سطح اولیه آب در لوله قیف بالا می رود و سطح آب ظرف پایین می آید.

فشار اسمزی:
تمایل یک محلول به جذب آب را می گویند. در شکل بالا تمایل محلول آب قند به جذب آب بیشتر است پس فشار اسمزی آن بیشتر از آب قند است.
یک مثال: با توجه به شکل زیر به سئوالات پاسخ دهید:
الف- تغییر سطح آب در لوله های A و B چگونه خواهد بود؟ چرا؟
ب- فشار اسمزی کدم محلول بیشتر است؟ چرا؟
پاسخ سئوال ب- فشار اسمزی آب قند 6 درصد بیشتر است چون آب را جذب کرده است.
انیمیشن اسمز را ببیند و سئوالات بالا را برای خودتان طرح کرده و پاسخ دهید.

اما چرا در اسمز آب از جایی که بیشتر است به جایی که کمتر است می رود؟
علت این است که مولکول های کوچک آب به راحتی از منافذ غشاء با تراوائی نسبی می گذرد اما ذرات بزرگتر محلول نمی توانند از غشاء رد شوند.

در این تصویر نشان داده شده که مولکول های کوچک آب از غشاء می گذرند اما مولکول های بزرگ گلوکز از منافذ غشاء رد نمی شوند.
در مورد سلول های جانوری اگر در محیط رقیق تر از سیتوپلاسم قرار بگیرند آب جذب می کنند باد می کنند و در نهایت می ترکند. اگر سلول در محیط هم غلظت سیتوپلاسم قرار بگیرد سر جمع آبی وارد سلول نخواهد شد و اگر سلول در محیط غلیظ تر قرار بگیرد آب از دست می دهد و چروکیده خواهد شد.مثال خوب در این زمینه گلبول های قرمز هستند. در عکس A گلبول قرمز در محیط هم غلظت یا ایزوتونیک قرار گرفته و سر جمع آب ورودی و خروجی صفر است. در عکس B گلبول قرمز در محیط رقیق تر یا هیپوتونیک قرار گرفته و آب جذب کرده، متورم شده است. در عکس C گلبول قرمز در محیط غلیظ تر یا هیپرتونیک قرار گرفته آب از دست داده و چروکیده شده است.

اما اگر گیاه در شرایط بی آبی قرار گیرد غشاء پلاسمایی از دیواره سلولی جدا شده و سیتوپلاسم آب از دست می دهد درنتیجه فشار سلول های بافت گیاهی هم برداشته شده و اندام حالت پلاسیده پیدا می کند که به این حالت پلاسمولیز می گویند. پلاسمولیز برای گیاهان خطرناک است و می تواند با قطع پلاسمودسم های بین سلول های گیاهی باعث مرگ بافت گیاهی شود.
سلول های گیاهی در حال تورژسانس
سلول های گیاهی در حالت پلاسمولیز که غشاء و سیتوپلاسم از دیواره سلولی جدا شده اند.

پارامسی آب شیرین هم به علت ورود زیاد آب طبق پدیده اسمز با مشکل روبرو می شود. این آغازی برای رفع این مشکل ونترکیدن از واکوئل ضربان دار استفاده می کند وآب اضافی را به وسیله این انداک جالب خارج می کند.
جهت مشاهده انیمیشن های بیشتر اسمز بر روی نوشته ای زیر کلیک کنید:
انیمیشن اسمز 1
انیمیشن اسمز
پلاسمولیز
واکوئل ضربان دار

انیمیشن واکوئل ضرباندار
عکس واکوئل ضرباندار



در عکس های بالا مراحل پر شدن و سپس خالی شدن واکوئل ضربان دار نشان داده شده برای دیدن فیلم زیبایی این عکس ها بر روی همین فیلم کلیک کنید.
هسته سلول
ا- غشاء هسته یا پوشش هسته: دو لایه ای است و روی آن منافذی برای ورورد خروج مواد به هسته وجود دارد. غشاء خارجی هسته دارای ریبوزوم است و به شبکه آندوپلاسمی متصل است.
2- شیره هسته مادهای است که داخل هسته را پر می کند.
3- اسکلت هسته: شبکه از پروتئین های متصل به هم هستند که موجب پایداری شکل هسته و غشاء هسته می شود.
4- کروماتین: مجموعه رشته مانندی از DNA و پروتئین درون شیره هسته است.
5- هستک: قسمت های متراکمی درون هسته هستند که پیش سازهای ریبوزوم را می سازند.
در زیر چند عکس جالب با بزرگنمایی زیاد از هسته مشاهده می کنیم:

در عکس میکروسکوپی بالا فلش های ریز منافذ هسته را نشان می دهد.

در عکس بالا و پایین هسته با روش های خاصی شکسته شده که غشاء خارجی و داخلی مشاهده شوند.
برگ شگفتی خلقت
برگ درختان سبز در نظر هوشیار هر ورقش دفتریست معرفت کردگار
اینکه وقتی این شعر را می سروده تا چه حد از عمق سخنش آگاه بوده را نمی دانم اما امروزه علم زیست شناسی می تواند عظمت برگ و اهمیت آن را اثبات کند. به غیر از ساختمان برگ و ویژگی ها خاص آن، برگ محل اصلی فتوسنتز است. بعید است انسان با همه ادعای پیشرفت خود بتواند به راحتی واکنش های پیچیده ای که در برگ وجود دارد را انجام دهد و اگر هم بتواند احتمالا محصولاتش بسیار گران خواهد شد. به هر صورت حیات ما به فتوسنتز وابسته است که بخش اصلی آن توسط جلبک های آبزی صورت می گیرد و بخشی از آن در برگ انجام می شود . در مطلب زیر سعی شده ساختمان برگ با تصاویر وعکس های زیبا و جالب شرح داده شود.برای دریافت درسنامه ساختمان برگ بر روی تصویر زیر کلیک کنید:








حیات مجموعه شگفت آور و زیبایی است که قدرت بی پایان آفریدگار خود را به نمایش در می آورد. این وبلاگ قصد دارد آخرین یافته ها و جستجو های نویسنده، در زمینه زیست شناسی را با دانش آموزان و همکاران عزیز در میان بگذارد.